اتحادیهی دانشجویان شیلی، روز ۷ اکتبر ۲۰۱۹ در اعتراض به افزایش قیمت بلیت مترو از دانشجویان دعوت کرد تا با پریدن از روی گیت و نخریدن بلیت به این تصمیم دولت اعتراض کنند. این کمپین به درگیری شدید دانشجویان و پلیس منتهی شد و در پی آن دولت بعضی از ایستگاههای مترو را تعطیل کرد. خشونتها به سطحی رسید که شیلی بعد از بازگشت دموکراسی در سال ۱۹۹۰ شاهدش نبود؛ خیلی زود ناآرامیها به بزرگترین تظاهرات سه دههی اخیر منجر شد. احزاب قدیمی با خروج جمعیِ اعضا قدرتشان را از دست دادند. احزاب جدیدی ظهور کردند که هر یک به شیوهی خودشان هدف واحدی را دنبال میکردند: همه به دنبال خلاصی از قانون اساسیای بودند که از زمان پینوشه تغییر چندانی نکرده بود.
ایندیرا پالاسیوس وایادارِس، استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی میزوری، میپرسد چه عوامل اجتماعی سبب شد یک اعتراض دانشجویی اجتماعی در شیلی، ناگهان با چنین قدرتی در سراسر یک کشور شعلهور شود؟ چطور جنبش دانشجویی توانست نظر مردم را نسبت به احزاب سیاسی به یکباره چنین برگرداند؟
به باور وایادارِس، تحلیلهای اعتراضات سال ۲۰۱۹ بر چهار جنبه تاکید داشتند: نخست، خشونت آن بیسابقه بود؛ دوم، جوانان به ویژه دانشجویان در خط مقدم سازماندهی و مشارکت در اعتراضات بودند؛ سوم، این اعتراضات رهبر نداشت و هیچ یک از احزاب سیاسی موجود نمیتوانست ادعای رهبری کند؛ چهارم، این اعتراضات صحنهی سیاسی شیلی را به شکلی بنیادین دگرگون کرد.
این پژوهش نشان می دهد که اعتراضات دو دلیل اصلی داشت: نخست، رشد اقتصادی سالهای اخیر به افزایش بیسابقهی نابرابری در شیلی دامن زده بود و زندگی طبقهی متوسط را تحت تاثیر قرار میداد؛ دوم، مردم شیلی بیش از همیشه از طبقهی حاکم خشمگین بودند و دولتمردان را خودخواه، حریص، و دور از واقعیت موجود جامعه میدانستند.
اعتراضات به مثابهی عامل دگرگونی
تاریخ بارها نشان داده که رخدادهایی کاملاً ناگهانی و بدون برنامهریزی گاه منشاء تغییراتی عظیم میشوند. واقعهی فتح باستیل و سرباززدن رزا پارکس از واگذاری صندلیاش به مردی سفید در اتوبوس از این دست رخدادها هستند. چنین رخدادهایی میتوانند تعریف جنبشها را دگرگون کنند و راههای جدیدی پیش پای فعالان و مبارزان بگذارند. به قطعیت نمیتوان گفت این رخدادها از کجا نشأت میگیرند و چرا برخی از آنها به مراتب از رخدادهای مشابهشان مؤثرترند.
با اینهمه مطالعات دربارهی جنبشهای اجتماعی چند نکته را مشخص کرده: نخست، رخدادهای ناگهانی وقتی مؤثر میشوند که به سنت مبارزاتی طولانی و گستردهای گره بخورند و در بستری رخ دهند که در آن مردم پیشاپیش سازماندهی سیاسی را تجربه کرده باشند.
دوم، واکنش حکومت تعیینکننده است: به دلایلی حکومتها به رخدادهای مشابه واکنش یکسان نشان نمیدهند، و هر چه واکنش شدیدتر باشد احتمال تشدید و تأثیر رخداد را بیشتر میکند. باید در نظر داشت واکنش حکومت لزوماً با شدت تهدیدی که از یک رخداد حس میکند، همخوان نیست. واکنش یکسان در بسترهای زمانی و مکانی متفاوت، معناهای گوناگون دارد.
سوم، محل وقوع رخداد بسیار مهم است: دو رخداد مشابه که در دو نقطهی جغرافیایی متفاوت رخ میدهند، تأثیرات یکسانی نخواهند داشت. رخدادی که در محل زندگی و کار فعالان اجتماعی رخ بدهد، یعنی شهر یا روستایی که فعالان در آن سابقهی سازماندهی دارند، احتمال تأثیرگذاری بسیار بیشتری دارد تا رخدادی که از مراکز زندگی، تجمع و حضور فعالان اجتماعی دور باشد.
وقایعنگاری اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹
کمی بعد از شروع اعتراضات و تعطیلی ایستگاههای مترو، ترافیک شهری مختل شد و تبعاتش به مناطق خارج از مرکز سانتیاگو رسید. در آن نقاط نیز شهروندان با پلیس درگیر شدند. پس پلیس کل شبکهی مترو را تعطیل کرد. زندگی روزمره عملاً فلج شد و تعداد بیشتری از شهروندان درگیر اعتراضات شدند. روز ۱۸ اکتبر اعتراضات سراسر سانتیاگو را در برگرفت.
رئیسجمهورِ مستأصل شیلی روز ۱۹ اکتبر به مدت پانزده روز وضعیت اضطراری و منع آمدوشد در پایتخت اعلام کرد. در واکنش به این تصمیم، دیگر شهرهای بزرگ به اعتراضات پیوستند و دولت سختگیری را باز هم بیشتر کرد. در فاصلهی اکتبر تا دسامبر دهها هزار شهروند دستگیر، سههزار نفر مجروح و چهار نفر کشته شدند.
پس از شکست سرکوب، دولت به معترضان اعلام کرد حاضر است به خواستههایشان گوش دهد. دولت اعلام کرد نه فقط افزایش بلیت مترو را متوقف خواهد کرد، بلکه بهبود بهداشت عمومی و افزایش حقوق بازنشستگی و افزایش حداقل دستمزد را نیز در دستور کار قرار خواهد داد. اعتراضات که ادامه یافت، کار تا تدوین یک قانون اساسی جدید پیش رفت.
در دل اعتراضات، شوراهای همیاری محله تشکیل شد که وظیفهی اصلیاش سازماندهی برای مقابله با خشونت پلیس بود. بعضی از این شوراها تا ماهها بعد از اعتراضات به حیات خود ادامه دادند. در این میان، اتحادیههای کارگری با دانشجویان و دیگر بخشهای این جنبش اجتماعی همراه شدند تا سازماندهی را در ابعاد وسیعتری انجام دهند. بزرگترین موفقیت این ائتلاف تظاهرات ۲۵ اکتبر بود که بیش از ۱.۳ میلیون نفر را به خیابانهای سانتیاگو کشاند. تظاهرات خیابانی در دسامبر فروکش کرد، ولی دانشجویان و اتحادیهها خواستههای مطرح شده در جریان اعتراضات را در بستر کار خود پیش بردند.
سازماندهی رخداد در جنبش دانشجویی
پالاسیوس وایادارس با دانشجویان و دانشآموزان زیادی که در مراحل آغازین جنبش نقش فعال داشتند مصاحبه کرده است. بسیاری از آنان از اعتراضات ۲۰۱۹ به عنوان «گسست»، «آغاز دورانی جدید»، و «انفجار» یاد کردند؛ اما در مورد تأثیر اعتراضات بر سیر حرکت جنبش دانشجویی اتفاق نظر وجود نداشت. بعضی معتقد بودند در این تأثیر اغراق شده است. دیگرانی گفتند که بعد از این جنبش، دانشجویان آموختند مذاکره با سیاستمداران اتلاف وقت است و باید مستقیم سراغ مردم رفت. عدهای دیگر باور داشتند که این جنبش میراثدار اعتراضات سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ است و حتی در بسیاری موارد از آن دو رخداد عقبتر ایستاده.
در مجموع، به نظر میرسد بیشتر مصاحبهشوندگان معتقد بودند که بهرغم عظمت اعتراضات، جنبش دانشجویی در همان مسیری قدم بر میدارد که پیش از این گسست انتخاب کرده بود. بیش از هر چیز، به نظر این جامعه بود که این بار با دانشجویان همصدا شده و خواستههای آنان را منعکس کرده بود، وگرنه دانشجویان همان کاری را کردند که همیشه میکردند.
برای درک اینکه چرا این جنبش بر حرکتهای دانشجویی تأثیر عمیقی نگذاشت، باید به سراغ روند اعتراض به تبعیض جنسیتی در دانشگاهها رفت.
جنبش دانشجویی شیلی به فاصلهی کوتاهی بعد از اعتراضات دانشجویی ابتدای سال ۲۰۱۹ رخ داد که برای دانشجویان بسیار سرنوشتساز بود و هویت و سازمان جنبش دانشجویی را بازتعریف کرد. در این سال، جنبش با اعتراض دانشجویان زن به آزار جنسی و تبعیض جنسیتی در دانشگاهها آغاز شد و به اشغال ساختمانها و مقابله با پلیس انجامید. این اعتراضات به زودی به محلات و دیگر شهرها سرایت کرد و نیمهی می ۲۰۱۹ بیش از صدهزار زن را به خیابانهای شیلی کشاند.
تأثیر عمیق این تظاهرات بر جنبش دانشجویی شیلی را بسیاری نشان دادهاند، و دانشجویانی که پالاسیوس وایادارس با آنها مصاحبه کرد، متفقالقول معتقد بودند که تظاهرات سال ۲۰۱۹ هویت جنبش دانشجویی شیلی را از نو تعریف کرده است؛ تا حدی که از آن سال به بعد، فمینیسم بخش تفکیکناپذیر جنبش دانشجویی شیلی شده است. هر چند ابعاد جنبش جدید در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ چندان وسیع نبود، به لحاظ تأثیری که بر دانشجویان گذاشت قابل قیاس با هیچ دورهای پیش یا پس از آن نیست. چنین تغییری را نمیتوان به فاصلهی یک سال در بستری متفاوت تکرار کرد. همچنین، این اعتراضات مصادف شد با اختلافات عمیق و دعواهای درونی در جنبش دانشجویی که امکان سازماندهی فراگیر را کمرنگ کرد.
قدرت سازماندهی در جنبش دانشجویی
در سال ۲۰۱۹، جنبش دانشجویی شیلی در کسب برابری جنسیتی موفق بود، اما در دیگر عرصهها بیشازپیش تضعیف شد. یکی از نقاط تنش که بسیاری از دانشجویان را دلسرد کرد، کاندیداهایی بودند که برای رهبری، طبق تحولات جدید، خود را فمینیست میخواندند و در عین حال برای احزاب سیاسیای فعالیت میکردند که سابقهی طولانی زنستیزی داشتند.
اما تصویر جنبش دانشجویی شیلی در ۲۰۱۹ تماماً هم تاریک نبود. در سطوح پایینتر، گروههای همیاری کوچک در سطح محلهها ظهور و رشد کردند و هر چند به همدیگر وصل نشدند، اما در ابعاد کوچک در آگاهیبخشی جامعه نقش مهمی ایفا کردند.
در ادامهی این اتفاقات، در ماههای آغازین دههی ۲۰۲۰، توان بالقوهی جنبش بسیار بالا به نظر میرسید، اما تفاوتهای ایدئولوژیک و اختلافنظرهای سیاسی هم از همیشه عمیقتر بود. به همین خاطر، ائتلاف میان رهبرانی که مورد توافق گرایشهای مختلف باشند، دشوار شد. به دلیل این ضعف در سازماندهی، هر چند تعداد زیادی از دانشجویان و دانشآموزان به جنبش اکتبر پیوستند، حضورشان نه طبق برنامهای مدون و حرکتی تشکلیافته، بلکه به عنوان شهروند عادی بود.
همچنین، جنبش اکتبر خصلتهایی داشت که موجب شد نتوان آن را به عنوان گشایندهی راهی نو در جنبش دانشجویی لحاظ کرد. در این مورد، دولت بهسرعت وارد عمل شد و نهادهای آموزشی را تعطیل کرد. در نتیجهی این اقدام ناگهانی، دانشجویان مکانی برای ملاقات و مذاکره و تصمیمگیری نداشتند. در مورد دانشگاههای خصوصی که همچنان باز ماندند، به دلیل تعطیلی مترو دانشجویان نمیتوانستند طبق رویه در محل دانشگاه حاضر شوند. در نتیجه، اشغال ساختمانها، به عنوان استراتژی اصلی جنبشهای دانشجویی، این بار عملی نشد.
رسانههای شیلی از این وضعیت استفاده کردند و تصویری از دانشجویان ارائه دادند که در آن بیشتر به شورشیانی بیدغدغه شبیه بودند که خیابان میبستند، شهروندان را آزار میدادند و فضای مجازی را با محتوای تند و پر از ناسزا، مسموم میکردند.
در پاسخ، دانشجویان راهپیماییهای مسالمتآمیز جمعهها را سازمان دادند که هر هفته سر ساعتی مشخص در مکانی مشخص برگزار میشد تا حضور خود را از این طریق اعلام کنند؛ اما این راهپیماییها توجه چندانی جلب نکرد.
اعتراضات ۲۰۱۹ در شیلی واقعهای تاریخی بود، اما به طور غیرمنتظرهای تأثیر آن بر جنبش دانشجویی شیلی محدود ماند. به زعم پالاسیوس وایادارس، این محدودیت تأثیرگذاری سه دلیل عمده داشت: نخست، این اعتراضات مدتزمان کوتاهی بعد از اعتراضات ۲۰۱۸ و اوایل ۲۰۱۹ رخ داد که به کل چهرهی جنبش دانشجویی را دگرگون کرد، و این جنبش دیگر ظرفیت تغییر بنیادین در این مقطع را نداشت؛ دوم، به دلیل اختلافات سیاسی و دعواهای داخلی، رهبری جنبش ضعیفتر از همیشه بود و قدرت سازماندهیاش بسیار محدود؛ سوم، به دلیل تعطیلی نهادهای آموزشی، دانشجویان نمیتوانستند استراتژیهای معمول خود را پیاده کنند.
اما این به معنای افول جنبش دانشجویی در شیلی نیست. کنشگران سیاسی و سازماندهندگان معتقدند کشور در آستانهی تحولاتی ژرف قرار دارد و جنبش دانشجویی نقش مهمی در آیندهی شیلی ایفا خواهد کرد، اگر که بتوانند بر اختلافات سیاسی درونی در سطح رهبری فائق آیند.