دانـ‌شـ‌کـ‌ده

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
خارج از ایران

اپوزیسیون شوروی: دل بستن به هیتلر برای رهایی میهن از استالین

گروهی از مهاجران در تبعید روس با وجود احساسات ناسیونالیستی غلیظ، از تهاجم آلمان نازی به کشورشان استقبال کردند و آن‌را فرصتی برای براندازی رژیم شوروی دانستند. آنها منتظر دعوت نازی‌ها بودند تا در پیشروی به‌سوی روسیه همراهشان شوند؛ اما نازی‌ها نه تنها آنها را پس زدند بلکه حتی برخی را هم دستگیر کردند.

قانون اساسی در نظام‌های اقتدارگرا به چه دردی می‌خورد؟

بسیاری از مردم که در نظام‌های اقتدارگرا زندگی می‌کنند فکر می‌کنند که متون قانون اساسی در کشورهایشان تا حد زیادی اوراق بی‌ارزشی هستند که کارکردشان پنهان‌کردن واقعیت استبدادی نظام حاکم است. چرا این نظام‌های اقتدارگرا قانون اساسی وضع می‌کنند؟

معنی امید در جهانی که نتوانسته نسل‌کشی را متوقف کند

نومیدی وجودی من برآمده از وضع ممتاز من است. مردمانی که از بی‌عدالتی رنج می‌کشند نمی‌توانند از خود بپرسند که آیا امید دارند یا نه. اینکه امیدی هست یا نه، فقط مسأله‌ی کسانی است که این مزیت را دارند که می‌توانند در آن شک کنند. چنین کسانی کسر کوچکی از دنیا هستند

خشونت سیلاب و آدمیان دورانداختنی

حکومت اردوگاهی روز‌به‌روز بیش‌تر تبدیل به یکی از مشخصات نظام نوین جهانی می‌شود. سیاست دورانداختنی‌ دیدن آدم‌ها و برخورد با آنها همچون زباله و زوائد، خشونت زایدالوصفی در جهان رواج داده است و این «پادگان‌های فراسرزمینی» مدام گسترده‌تر شده‌اند

تحریم انتخابات اقتدارگرایان: موثر به شرط یکپارچگی مخالفان

اقتدارگرایی‌ها مشکل چندانی با تحریم‌های جزئی و ناقص ندارند. دردسر اصلی این نظام‌ها وقتی است که مخالفان به صورت متحد و منسجم انتخابات را تحریم می‌کنند، برای ‌همین هم این نظام‌های اقتدارگرا تمام تلاش خود را می‌کنند تا در صفوف مخالفان تفرقه بیاندازند و کاری کنند تا برخی نیروهای اپوزیسیون از تصمیم تحریم تبعیت نکنند

آیا برگزاری انتخابات با سرکوب سیاسی ارتباطی دارد؟

اگر انتخابات تهدیدی برای حکومت محسوب شود، احتمال سرکوب سیاسی افزایش یافته و اگر انتخابات از نظر حکومت منبع ضروری مشروعیت قلمداد شود، در آن صورت، هزینه‌ی مرعوب‌ساختن جامعه بالا رفته و احتمال سرکوب کم می‌شود

اوضاع بدتر پس از یک‌دهه شورش‌ بی‌رهبر

مردم جهان در خلال سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ بیش از همه‌ی تاریخ برای اعتراض به خیابان آمدند. معترضان جوان به بی‌رهبری و سلسله‌مراتب افقی جنبش‌ خود می‌بالیدند. اما نتیجه این اعتراضات با اهداف معترضان بسیار متفاوت بود و اغلب هم شرایط بسیار بدتری برایشان به‌بار آورد

معترض مصری پرچمی با دو نشان اسلام و مسیحیت را به نشانه اتحاد بالا برده است. قاهره، انقلاب ۲۰۱۱ (Fickr /Alisdare Hickson)

دموکراسی پایدار راه میان‌بُر ندارد

محمدعلی کدیور با بررسی ۱۱۲ نمونه‌ی گذار به دموکراسی در ۸۰ کشور جهان نشان می‌دهد که هر‌چند که حرکت‌های اعتراضی ضربتی می‌توانند در دوره‌ای کوتاه به سطح بالایی از بسیج اعتراضی برسند، گذر به دموکراسی از مجرای حرکت‌های اعتراضی بلند‌مدت محقق می‌شود، بستری که در آن میزان سازماندهی بیشتر می‌شود و احتمال تشکیل ائتلافات گسترده افزایش می‌یابد.

استدلال «پس این چی؟»: حرف حساب یا مغالطه؟

استدلال «پس این چی؟» امروزه در بحث‌های مربوط به وقایع روز و خصوصاً در فضای مجازی خیلی به‌کار می‌رود. گاهی اوقات پیش کشیدن استدلال «پس این چی؟» می‌تواند مغالطه باشد، گاهی اوقات هم می‌تواند پرسشی موجه در واکنش به یک رفتار یا موقعیت نامنصفانه باشد

 آزادی دانشگاهی، هویت ملی و روحیه‌ انتقادی

دانشگاه‌های خاورمیانه در ابتدا برای حفظ و بازسازی فرهنگ و زبان ملی شکل گرفتند اما خیلی زود به انقیاد دولت‌های سرکوبگر امنیتی درآمدند. در این فضا شعار لزوم پایبندی به ملی‌گرایی در واقع نوعی هشدار به حفظ خویشتن بود و نه تشویق به تلاش برای ارتقای دانش

چرا عقب‌مانده‌ایم؟ چون تنبلیم؟

چگونه «تنبلی» در آستانه‌ی دوران مدرن به عنوان «مرضی ملی» در عثمانی شناخته شد؟ معضل تنبلی به عنوان عامل «عقب ماندگی ملی» فقط شامل حال امپراطوری عثمانی نبود و در ایران و دیگر ملت‌هایی نیز که با قدرت‌های اروپایی خود را مقایسه می‌کردند می‌توان رد چنین گفتمانی را حتی تا امروز دنبال کرد

بهار عربی و گذار ناکام به دموکراسی

یکی از دلایلی که منجر به شکست انقلاب‌ها در مصر و لیبی شد، برگزاری زودرس انتخابات در دوران گذار بود. اگر انتخابات در شرایط رویارویی دو قطبی‌های شدید «ایدئولوژیک یا فرهنگی/هویت‌گرایانه» برگزار شود، خود منجر به بحران تازه‌ای پس از سقوط دیکتاتوری می‌شود

ترفندهای صدام برای رهایی از تحریم‌ها

دولت عراق در دهه‌ی ۱۹۹۰میلادی برای مقابله با تحریم‌های فلج‌کننده تلاش کرد تا زیرکانه و با چراغ خاموش با افراد یا گروه‌هایی در غرب متحد شود که با رژیم صدام برای پایان‌دادن به تحریم‌ها یا جلوگیری از جنگ اشتراک نظر داشتند، حتی اگر همان افراد و گروه‌ها از صدام و رژیم او متنفر بودند

استبداد مثبت‌اندیشی و تولید زورکی شهروندان شادکام

شادکامی‌ای که روانشناسی مثبت‌اندیشی ترویج می‌کند به شدت فردگرایانه است. انگار خود فرد است که باید «بخواهد» که حالش خوب شود. نظام‌های خودکامه‌ی سیاسی هم مشکلی با تبلیغ این نوع شادکامی ندارند چرا که نوعی سلب مسئولیت از نظام سیاسی و اقتصادی، و انداختن تقصیر همه‌ی ناکامی‌ها به گردن فرد است

رقابت سیاسی و شورش‌های قومی در گذار به دموکراسی

در دوره‌ی گذار اندونزی به دموکراسی، شورش‌های قومی بیشتر در مناطق دارای شکاف قومیتی با رقابت‌پذیری انتخاباتی ضعیف رخ داده‌اند. تبعیض‌ها این احساس را به اقلیت‌ها القا می‌کرد که با وجود اصلاحات دموکراتیک در سطح ملی، در سطح محلی هنوز نابرابری‌ها و مرزبندی‌های رژیم سابق به قوت خود باقی است

بدون عشق به آزادی دموکراسی در کار نخواهد بود

آلن تورن در آخرین مقاله‌ای که قبل از وفاتش منتشر شد، تأملی دارد بر آینده‌ی دموکراسی. او مسئولیت‌ها و توانایی‌های کنشگران اجتماعی را یادآوری می‌کند و بر این مبنا به تحلیل آن چیزی می‌پردازد که چهار حوزه‌ی ضروری «فاعلیت‌یابی» است: کشف مجدد فرد؛ مسئله‌ی زنان؛ مسئله‌ی مهاجران و پناه‌جویان؛ و حیطه‌ی دموکراسی و حقوق اساسی بشر.

اطلاعات نادرست در مورد «اطلاعات نادرست»

تهدیدهای ناشی از «اطلاعات نادرست» در واقعیت آنقدری نیست که در رسانه‌ها و افکار عمومی به وحشت از آن دامن زده می‌شود. نه میزان رواج و گردش اطلاعات نادرست آنچنان عظیم و خطرناک است و نه میزان تاثیر و مقبولیت این‌گونه اطلاعات نزد افکار عمومی آنچنان گسترده و چشمگیر است.

روان‌شناسی انقلاب‌: چرا خیلی چیزها عوض نمی‌شوند؟

چرا بسیاری از انقلاب‌ها که مستبدی را سرنگون می‌کنند، منجر به ادامه‌ی استبداد با چهره‌ای جدید می‌شوند؟ چرا انقلاب‌ها با وجود آرمان‌های زیبا و وعده‌های والا ناامید می‌کنند؟ چرا بسیاری از انقلاب‌ها نمی‌توانند بهبودی در شرایط زندگی مستمندان ایجاد کنند؟ چرا اکثر تغییر‌و‌تحولات اجتماعی و سیاسی بزرگ منجر به کاهش نابرابری طبقاتی نمی‌شوند؟

اپوزیسیون در تبعید چه بلایی سر عراق آورد؟

آمریکا از یک دهه پیش از اشغال، گروهی از سیاستمداران عراقی در تبعید را متشکل کرد. آنها به همراه امریکایی‌ها و اروپایی‌ها بارها با هم جلسه گذاشتند تا تصویری از عراق فردای پس از صدام بسازند. همین نظام است که امروزه بر عراق حاکم است

بدفهمی تمدن‌ها: مورد ایران

جهان اسلام از نظریه‌های امپریالیسم استفاده کرده تا به تحلیل بحران خویش نپردازد: زیرا اگر امپریالیسم مسئول وضعیتی نباشد که جهان اسلام خود را در آن می‌یابد، گناه این وضع اساساً بر گرده‌ی سنت متصلبی خواهد افتاد که به انحطاط تاریخی و زوال اندیشه‌‌ی جهان اسلام منجر شده است

اولین دختران مدرسه‌‌های ایران

زنان ایرانی در غیاب حمایت دولتی و با وجود مقاومت‌ها و حملات سهمگین، خودشان بنیادهای آموزش جدید را برای دختران پی‌ریختند و گسترش دادند، و از آن محافظت کردند. در کنار کوشش طاقت‌فرسا برای نگه‌داشتن و گسترش‌دادن مدارس زنان پیوسته تلاش کردند تا دولت را مجبور کنند حق تحصیل زنان و وظیفه محافظت از مدارس دخترانه را بپذیرد

زنان مبارزی که پیشگام اعتصاب غذا شدند

اعتصاب غذا عملی مردانه بود تا اینکه در سال‌های آغازین قرن بیستم ورق برگشت: صدها زن فمینیست خواهان حق رأی در زندان‌های انگلیس دست به اعتصاب غذا زدند، و بدین ترتیب این شیوه از مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز را برای پیشبرد جنبش برابری‌خواهی به جهان معرفی کردند. مطبوعات انگلیس اعتصاب‌کنندگان را دیوانگانی دچار «هیستری زنانه» خواندند که باید «از گرسنگی تلف شوند!» اما کور خوانده بودند.

خشکاندن دریا: بلندپروازی‌های شوروی و مرده‌ریگش

یکی از بزرگ‌ترین فجایع زیست‌محیطی کره‌ی زمین در اثر برنامه‌های بلندپروازانه‌‌ی «توسعه» و «نیل به خودکفایی» در شوروی اتفاق افتاد. زمامداران شوروی طرح‌های عظیمی برای دست‌کاری منابع آبی اجرا کردند. بعد که عواقب ناگوار این طرح‌ها نمایان شد، باز طرح‌های عظیم دیگری ریختند برای دست‌کاری دوباره‌ی منابع آبی تا بلکه آسیب‌های دست‌کاری قبلی جبران شود

اعتصاب غذا: یکی از موفق‌ترین کنش‌های خشونت‌پرهیز

در طول قرن بیستم، اعتصاب غذا در ۱۲۷ کشور جهان گزارش شده است. در حدود ۸۰درصد موارد، مطالبات اعتصاب‌کنندگان معطوف به دولت است. داده‌های موجود نشان می‌دهد که بیش از ۷۵درصد موارد اعتصاب غذا موفق بوده‌اند و به همه یا بخشی از مطالبات دست یافته‌اند. چنین آماری اعتصاب‌غذا را به یکی از موفق‌ترین کنش‌های خشونت‌پرهیز بدل می‌کند

راز بقای حکومت‌های انقلابی ستیزه‌جو

حکومت‌های اقتدارگرایی که از انقلاب‌های خشونت‌بار اجتماعی به وجود آمده‌اند و از مراحل اولیه‌ی تنش‌های انقلابی جان به در برده‌اند، به‌ طور متوسط سه برابر حکومت‌های اقتدارگرای غیرانقلابی دوام داشته‌اند. این حکومت‌ها همچنین در برابر مشکلاتی چون دشمنی خارجی و بحران‌های اقتصادی نیز تاب آورده‌اند. چرا؟

زد‌و‌بندهای نخبگان سر جانشینی رهبری

در مرحله‌ی انتقال قدرت و جانشینی رهبری در شوروی و چین، نه روابط جناحی و ساختارهای حزبی اهمیت چندانی داشتند، و نه برنامه‌ها و گرایش‌های سیاسی. رقابت بین جناح‌ها و درباره‌ی برنامه‌ها و گرایش‌های سیاسی نبود؛ برعکس، این افراد بودند که با هم سر جانشینی نزاع می‌کردند

چرا چین راه‌های فرار از سانسور را باز می‌گذارد؟

نظام سانسور اینترنت در چین شبیه سدی آهنین و غیرقابل نفوذ نیست، اتفاقاً درزها و منفذهای متعددی در آن تعبیه شده که شهروند صبور و سمج از طریقشان می‌تواند به محتوای دلخواه دست یابد. اما این عیب و ایراد سیستم سانسور در چین نیست؛ این سیستم عامدانه‌ رخنه‌پذیر طراحی شده است. چرا؟

سرکوب برای کسب مشروعیت؟

مستبدان گاه از سرکوب به عنوان ابزاری برای کسب مشروعیت در میان «شهروندان ناظر» استفاده می‌کنند. واکنش «شهروندان ناظر» یا همان جمعیت خاموش به سرکوب دولتی معادله‌ی هزینه‌فایده‌ی خشونت سیاسی را شکل می‌دهد. این دسته از شهروندان نقش مهمی ایفا می‌کنند، چرا که پس از مشاهده‌ی سرکوب دولتی ممکن است یا از حکومت حمایت کنند، یا با آن مماشات کنند، و یا علیه حکومت شورش کنند

گذار به دموکراسی: روند تهیه قانون اساسی از متن آن مهم‌تر است

معمولا تصور می‌شود که یک قانون اساسی با متن و محتوایی خوب می‌تواند دموکراسی را تضمین کند، اما دموکراسی اتفاقا از دل فرایندی بر می‌آید که طی آن محتوای قانون اساسی تدوین می‌شود. به عبارت دیگر، دموکراسی از متن قانون‌ اساسی نشأت نمی‌گیرد، در حین تدوین این قانون است که شکل می‌گیرد و پایداری و سلامت آن تضمین می‌شود 

آرژانتین ۱۹۷۸: مرگ دست در گردن فوتبال

آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ دچار سردرگمی و بحرانی اخلاقی شد. آیا حمایت از تیم ملی و میزبانی آرژانتین به معنی سرپوش گذاشتن بر جنایت‌های دیکتاتوری نظامی نیست؟ گروهی از فعالان حقوق‌بشر و مخالفان سیاسی در تبعید کمپینی برای تحریم جام‌جهانی آرژانتین به راه انداختند. اما در کشوری که شیفته‌ی فوتبال است، کمپین تحریم به مساله‌ای اختلاف‌برانگیز میان مخالفان سیاسی رژیم آرژانتین تبدیل شد

وقتی مخالفان برده‌داری متهم به تندروی شدند

مدافعان نظام برده‌داری هیچ نوع نقدی را بر‌نتابیدند، حتی وقتی این نقدها محتاطانه طرح می‌شد بلکه خاطر برده‌داران مکدر نشود. تلاش بی‌رحمانه‌ی برده‌داران برای ساکت کردن مخالفان و تک‌صدایی کردن جامعه به تراژدی‌ای ملی منجر شد. آن‌ها در سرکوب بحث موفق بودند اما همین توفیق کار را به جنگی خونین و خسارت‌بار کشید

با چه ملاکی می‌توانیم در انتخاب‌های سرنوشت‌ساز اطرافیان‌مان دخالت کنیم؟

آیا ما اخلاقاً حق داریم در انتخاب‌هایی که دیگران به قصد خودسازی مستقل خود انجام می‌دهند دخالت کنیم؛ یعنی در انتخاب‌هایی که افراد می‌خواهند از طریق آن تجربه‌ی تحول‌آفرینی را از سر بگذرانند و کشف کنند که با این تجربه چه کسی خواهند شد؟ ملاک انتخاب برای دخالت کردن یا نکردن چیست؟