ادموند مالسکی و همکاران:

وقتی شفافیت هم به خدمت اقتدارگرایی در می‌آید

پوستر انتخاباتی در ویتنام، سال ۲۰۱۱ میلادی (Michael Pidgeon | Flickr)

ادموند مالسکی و همکاران:

وقتی شفافیت هم به خدمت اقتدارگرایی در می‌آید

ادموند مالسکی استاد علوم سیاسی در دانشگاه دوک، پال شولر استاد مدرسه‌ی حکومت و سیاست‌گذاری عمومی در دانشگاه آریزونا و آن نگوک ترن استاد دانشگاه ایندیانا است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Malesky, Edmund, Paul Schuler, and Anh Tran. “The Adverse Effects of Sunshine: a Field Experiment on Legislative Transparency in an Authoritarian Assembly.” American Political Science Review 106.4 (2012): 762-786.

پوستر انتخاباتی در ویتنام، سال ۲۰۱۱ میلادی (Michael Pidgeon | Flickr)

دانشمندان علوم سیاسی اغلب در این خصوص اتفاق نظر دارند که شفافیت موجب بهبود عملکرد سیاستمداران در دموکراسی‌ها می‌شود و در جهت ارتقای خدمت به منافع عمومی است. اما آیا در حکومت‌های اقتدارگرا نیز همین اثرات را می‌توان از شفافیت انتظار داشت؟ 

ادموند مالسکی، پال شولر، و آن نگوک ترن در مقاله‌ای که گزارش مختصرش را می‌خوانید به همین پرسش پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که در حکومت‌های اقتدارگرا تأثیر شفافیت می‌تواند بسیار متفاوت باشد. مالسکی و همکارانش برای بررسی این موضوع آزمونی تجربی هم طراحی کرده‌اند و نتایجش را بررسی کرده‌اند.

آثار شفافیت در دموکراسی‌ها

شفافیت معیار سنجش توانایی رأی‌دهندگان (یعنی عاملان اصلی در دموکراسی‌ها) در نظارت بر رفتار نمایندگانشان (یعنی کارگزارانشان) و پیگیری نتایج تصمیمات آنها است. شفافیت منافع عامل و کارگزار را به هم نزدیک می‌کند و به عامل کمک می‌کند تا کارگزار را پاسخ‌گو کند. این پاسخ‌گو‌شدن موجب کاهش فساد دولتی و بهبود ارائه‌ی خدمات عمومی می‌شود. 

شفافیت باعث می‌شود کارگزاران یا رفتار خود را اصلاح کنند (اثر انگیزش) یا با شخص دیگری که بیش‌تر در خدمت منافع عامل باشد تعویض ‌شوند (اثر گزینش). 

دو فرضیه در مطالعات مربوط به شفافیت مطرح می‌شوند. فرض اول می‌گوید که شفافیت نمایندگان را وادار می‌کند تا برای کسب اکثریت آرا در انتخابات عملکرد بهتری داشته باشند (فرض انگیزش). فرض دوم هم این است که شفافیت رأی‌دهندگان را قادر می‌سازد تا نمایندگان نامطلوب را از مجلس بیرون کنند و افرادی را به جایشان بنشانند که بیش‌تر مطابق با منافع رأی‌دهندگان عمل می‌کنند (فرض گزینش). 

البته در کنار این دو سازوکار، دغدغه‌های دیگری نیز مطرح شده‌اند. به عنوان مثال، برخی پژوهشگران معتقدند توجه رسانه‌ای زیاد به فعالیت‌های نمایندگان و مقامات اجرایی، فرصت‌هایی برای سیاستمداران فراهم می‌آورد تا به جای فعالیت معطوف به نفع عمومی صرفاً برای کسب آرا در انتخابات بعدی و مطرح‌کردن خود، فعالیت کنند.

اقتدارگرایی و شفافیت 

مسئله این است که آیا در ساختارهای اقتدارگرا هم می‌توان چنین کارکردهایی را از شفافیت انتظار داشت؟ پارلمان در نظام‌های غیر‌دموکراتیک معمولاً محلی است برای بده‌و‌بستان رهبران اقتدارگرا با مخالفان بالقوه‌ی آنها. نمایندگان این پارلمان‌ها دسترسی محدودی به منابع عمومی و قدرت کمی برای سیاست‌گذاری دارند. 

گرچه رفتار انتخاباتی رأی‌دهندگان در تعیین تکلیف این فرایند بی‌تأثیر نیست، اما در این چهارچوب نقش اصلی مردم نظارت بر کنش‌های بین نمایندگان پارلمان و رهبران حکومت است، و رهبران اقتدارگرا با هدف حفظ ثبات نظام، معمولاً ترجیح می‌دهند که مردم شاهد هم‌صدایی نمایندگان پارلمان با حکومت باشند. 

در چنین شرایطی، شفافیت ممکن است حتی نقش مخربی داشته باشد زیرا نمایندگانی که باید هم در جهت منافع حوزه‌ی انتخابیه‌ی خود عمل کنند و هم خدمتگزار رهبران حکومت باشند، از ترس اینکه اعلام عمومی فعالیت‌هایشان برایشان بین مردم یا نزد حاکمان گران تمام شود بسیار محتاطانه رفتار خواهند کرد.

در وضعیت غیر‌شفاف، نمایندگان برای حفظ رابطه‌ی حسنه با رهبران ارشد حکومت و به امید ارتقاء به مناصب بالاتر از قواعد تخطی نمی‌کنند و متناسب با انتظارات آنها رفتار می‌کنند، اما هم‌زمان سعی می‌کنند که رهبران را راهنمایی کنند و آنها را در جریان اولویت‌های سیاست‌گذاری و مشکلات جامعه بگذارند تا رهبران بتوانند تصمیماتی بگیرند که در جهت ثبات نظام باشد. 

نمایندگان در پشت درهای بسته ممکن است چنین توصیه‌هایی را با لحن صریح و انتقادی بیان کنند و اطلاعات مفید و جدی‌ای را برای اصلاح روند حکمرانی ارائه دهند. این نوعی از تبادل فکر و اطلاعات بین رهبران و نمایندگان است که هم به نفع شهروندان است و در جهت منافع رهبران. 

نمایندگان در ازای انجام چنین خدماتی به رهبران، پاداش‌هایی از قبیل اجازه‌ی شرکت در انتخابات بعدی، و جذب طرح‌های عمرانی به حوزه‌ی انتخابیه خود و… دریافت می‌کنند. 

شفافیت جلسات پارلمان ممکن است این مسیر تبادل فکر و اطلاعات را مسدود کند. با افزایش شفافیت ممکن است نمایندگان از بیان اطلاعات نگران‌کننده و انتقادات صریح خودداری کنند زیرا رهبران اقتدارگرا همیشه میل دارند نشان دهند که در درون حکومت وحدت برقرار است، و این بیانات بر خلاف چنین نمایشی تفسیر می‌شود.

نگرانی حاکمان برای ثبات حکومت موجب می‌شود که رفتار نمایندگان در محضر مردم را با دقت دنبال کنند و آنها را به سکوت در برابر مسائل حساس و نمایش حمایت از حکومت فرا بخوانند. 

بنابراین، شفاف‌کردن فعالیت پارلمان‌های اقتدارگرا در عین اینکه از یک سو بر فعالیت‌های غیرقانونی نمایندگان نور می‌تاباند و ممکن است موجب پیش‌گیری از فساد شود، اما از طرف دیگر، ممکن است در عمل موجب ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های دیگری شود که به بقای حکومت، استمرار صلح، و رشد اقتصادی کمک می‌کنند. 

آزمونی برای بررسی شفافیت در اقتدارگرایی

مالسکی و همکارانش برای تحقیق در مورد اثرات شفافیت بر پارلمان‌های اقتدارگرا آزمایشی را در مورد رفتار نمایندگان پارلمان در نظام تک‌حزبی ویتنام انجام دادند. به این ترتیب که در ویتنام‌نت، پر‌بازدیدترین روزنامه‌ی آنلاین ویتنام، صفحاتی برای ۱۴۴ نفر از نمایندگان مجلس ملی، که به تصادف انتخاب شده بودند، ساختند و تمامی فعالیت‌های آنان در جلسات مجلس را در آنجا بازتاب دادند. 

اگرچه برگزاری و نتیجه‌ی انتخابات در حکومت‌های اقتدارگرا اغلب کنترل و دستکاری می‌شوند، اما از نظر میزان رقابتی‌بودن و اثر رأی‌دهندگان در تعیین نتایج با یکدیگر تفاوت دارند. در انتخابات پارلمانی ویتنام معمولاً بین ۱/۵ تا ۲ نامزد بر سر هر کرسی رقابت می‌کنند. 

اجازه‌ی نامزد‌شدن در این انتخابات توسط شورای انتخاباتی استانی و تحت کنترل کمیته‌ استانی حزب حاکم صادر می‌شود. تصمیم درباره‌ی فهرست نامزدها عملاً توسط نهادهای نظامی-سیاسی پایتخت گرفته می‌شود و افرادی که برای اشغال سمت‌های کلیدی پارلمان در نظر گرفته می‌شوند از حوزه‌هایی انتخاب می‌شوند که شانس پیروزی‌شان در آنها بالاتر باشد.

در این پژوهش، تأثیر مستقیم شفافیت بر الگوی بر رأی‌دادن نمایندگان در پارلمان یافت نشد. اما نتایج نشان داد که در نتیجه‌ی شفافیت، نمایندگان مناطقی که دسترسی بیش‌تری به اینترنت داشتند، در جلسات استماع و تحقیق و تفحص مشارکت کم‌تری کردند و از مشارکت در آن دسته از فعالیت‌های نمایندگی که ممکن بود موجب برآشفتن رهبران حکومت شود، اجتناب کردند.

این امر در مورد نمایندگان مناطق با بیش‌ترین نرخ دسترسی به اینترنت شدیدتر بود. پس از ایجاد این صفحات، این نمایندگان سؤالات کم‌تری از وزرا ‌پرسیدند و انتقادهای صریح کم‌تری مطرح ‌کردند. همچنین احتمال نامزدی این گروه در انتخابات بعدی به ده درصد کم‌تر از میانگین نمایندگان رسید.

علاوه بر این، شواهد مؤید این فرضیه هم هستند که شفافیت نوع فعالیت نمایندگان را نیز تغییر می‌دهد. اگرچه در بین نمایندگان حوزه‌های انتخابیه با سطح پایین دسترسی به اینترنت، تأثیرات چندانی دیده نمی‌شود، اما در دیگر مناطق به ازاء هر ده درصد افزایش نفوذ اینترنت، نمایندگان یک دور بیش‌تر سخن راندند. در مجموع، نمایندگان در معرض شفافیت بیش‌تر تلاش کردند فعالیت‌های قابل رؤیت خود را افزایش دهند اما به موضوعات حساس کم‌تر بپردازند. 

مالسکی و همکارانش می‌گویند بررسی نظام انتخاباتی در سایه‌ی آزمونی که طراحی کردند، فرصت توجه به مکانیسم‌های تشویق و تنبیه نمایندگان توسط حکومت را هم برایشان فراهم کرد. شفافیت بر مکانیسم تأیید یا رد صلاحیت نمایندگان در انتخابات بعدی هم اثر گذاشت. به‌ طوری که رهبران نظام مخالفت‌های – حالا علنی‌شده- نمایندگان با سیاست‌ها و مدیران ارشد را معیار تنبیه آنها قراردادند. 

آزمایش مالسکی و همکارنش نشان داد نمایندگانی که رفتار انتقادی کم‌تری بروز داده بودند شانس پیروزی بالاتری در انتخابات بعدی یافتند. نمایندگانی که در رفتارهای علنی خود از در دوستی با حکومت وارد می‌شدند با احتمال شش درصد کم‌تر از سایرین در دور بعد ناچار به شرکت در رقابت در حوزه‌ی انتخابیه‌ای شدند که بخت پیروزی در آن ۵۰ درصد بود و ۱۲ درصد بیش‌تر احتمال داشت که در رقابتی گذاشته شوند که بخت پیروزی در آن بالای ۶۷ درصد بود. 

این شواهد نشان دادند که حکومت مرکزی تلاش می‌کند با ارائه‌ی فرصت‌های بیش‌تر برای پیروزی در انتخابات بعدی همراهی نمایندگان را بخرد یا اگر نمایش مورد علاقه‌اش را ندادند تنبیه‌شان کند؛ از جمله شواهد اینکه در جلسات استماع یا سؤال از مقامات دولتی نیز نمایندگانی که از مقام مسئول بازخواست کردند احتمال قرار‌گرفتن خود در حوزه‌ی انتخابیه‌ای با احتمال پیروزی اندک را سه درصد افزایش دادند. 

نمایندگان همچنین با پرسیدن سؤال چالش‌برانگیز از مسئولان اجرایی احتمال کسب مقامات بالاتر برای خود را پنج درصد کاهش دادند. جالب اینکه نمایندگانی که در معرض آزمایش شفافیت نبودند (یعنی صفحه‌ای برایشان در روزنامه‌ی آنلاین ویتنام‌نت ساخته نشده بود) با پرسیدن هر سؤال حتی دو درصد به شانسشان برای رقابت در مناطق با احتمال پیروزی بالا افزوده شد.

نتایج این مطالعه نشان داد که شفافیت در نظام اقتدارگرایی چون ویتنام لزوماً به پاسخ‌گویی بیش‌تر نمایندگان به رأی‌دهندگان منجر نمی‌شود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. به‌این‌ترتیب، این هم نمونه‌ی دیگری است از روال‌هایی که در زمینه‌ی دموکراتیک و غیر‌دموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی می‌انجامند.

تلخیص و گزارش از امیرحسین مهدوی

از همین مبحث

شفافیت در نظام اقتدارگرا لزوماً به پاسخ‌گویی بیش‌تر نمایندگان به رأی‌دهندگان منجر نمی‌شود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. این هم نمونه‌ی دیگری است از روال‌هایی که در زمینه‌ی دموکراتیک و غیر‌دموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی می‌انجامند.
در وضعیت غیر‌شفاف، نمایندگان برای حفظ رابطه‌ی حسنه با رهبران ارشد حکومت و به امید ارتقاء به مناصب بالاتر از قواعد تخطی نمی‌کنند و متناسب با انتظارات آنها رفتار می‌کنند. اما هم‌زمان سعی می‌کنند که رهبران را راهنمایی کنند و آنها را در جریان اولویت‌های سیاست‌گذاری و مشکلات ملموس جامعه بگذارند تا رهبران بتوانند تصمیماتی بگیرند که به تثبیت نظام کمک کند.
ادموند مالسکی استاد علوم سیاسی در دانشگاه دوک، پال شولر استاد مدرسه‌ی حکومت و سیاست‌گذاری عمومی در دانشگاه آریزونا و آن نگوک ترن استاد دانشگاه ایندیانا است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Malesky, Edmund, Paul Schuler, and Anh Tran. “The Adverse Effects of Sunshine: a Field Experiment on Legislative Transparency in an Authoritarian Assembly.” American Political Science Review 106.4 (2012): 762-786.