اوری سوئد و جان سیبلی باتلر:

نظامیان و فناوری‌های پیشرفته‌ی اسرائیل

سرباز اسراییلی در یک نمایشگاه شبیه‌سازی به کودکان آموزش هدایت مجازی هواپیمای جنگی می‌دهد (Eddie Gerald/Alamy)

اوری سوئد و جان سیبلی باتلر:

نظامیان و فناوری‌های پیشرفته‌ی اسرائیل

– مقاله ۲۳
اوری سوئد استادیار علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس تک است. جان سیبلی باتلر استاد علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس در آستین است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Swed, Ori, and John Sibley Butler. “Military Capital in the Israeli Hi-tech Industry.” Armed Forces & Society 41.1 (2015): 123-141

سرباز اسراییلی در یک نمایشگاه شبیه‌سازی به کودکان آموزش هدایت مجازی هواپیمای جنگی می‌دهد (Eddie Gerald/Alamy)

معمولاً نقش اقتصادی نظامیان از زاویه‌‌ی دید سابقه‌ی فعالیت‌ها و جایگاه سیاسی ارتش کشور، مالکیت، تخصیص سرمایه و مجوز دولتی، و داشتن امتیازات مختلف برای فعالیت اقتصادی بررسی می‌شود. اما آیا این موضوعات می‌توانند نقش نظامیان و اقتصاد را در همه‌ی کشورها به‌خوبی بشناساند؟

اوری سوئد استادیار علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس تک و جان باتلر استاد علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس در آستین می‌خواهند نشان دهند که میان ارتش اسرائیل و رشد صنایع با فناوری پیشرفته‌ (hi-tech) در این کشور رابطه‌ی خاصی برقرار است که به موقعیت ویژه‌ی ارتش این کشور در ملت‌سازی اسرائیل بر می‌گردد.

سوئد و باتلر ارتش اسرائیل را عامل مردم‌آمیزی یا جامعه‌پذیری (socialization) در این کشور می‌دانند و تأثیر این ارتش بر رشد صنایع با فناوری پیشرفته را نیز از همین رهگذر تحلیل می‌کنند.

نقش اجتماعی خاص ارتش اسرائیل

در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰، اسرائیل دولت رفاهی بود که اقتصاد چندان به‌سامانی نداشت و صنایع فناوری پیشرفته‌ی آن هم قابل اعتناء نبودند. چند سال بعد، این کشور در حالی که با مشکلات جدی امنیتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد تبدیل به یک غول فناوری با یک بخش فناوری‌های پیشرفته خلاق شده بود.

عوامل متعددی در تحول فناوری‌های پیشرفته در این کشور سهم داشتند، اما اغلب تحقیقات بر نقشی که ارتش اسرائیل در پروردن شرکت‌های تحقیق و توسعه و فناوری پیشرفته داشته است، تأکید کرده‌اند.

این تحقیقات برای چگونگی ظهور و رشد صنایع با فناوری پیشرفته سه توضیح عمده دارند: (۱) شکل‌گیری خوشه‌ای مراکز فناوری؛ (۲) رشد تدریجی صنایع پیشرفته، و (۳) رشد این صنایع در نتیجه‌ی سیاست‌گذاری‌های دولتی.

توضیحی که برای نقش ارتش در این میان می‌دهند این است که ارتش اولاً منبع مهم دانشی بود که به بخش خصوصی فناوری پیشرفته منتقل شد، و ثانیاً شریکی مشتاق برای این صنایع بود؛ و در آخر اینکه ارتش در بخشی از سیاست‌‌گذاری‌های مربوط به سرمایه‌گذاری دولتی در این صنایع نقش داشته است. 

اما سوئد و باتلر می‌گویند این تحقیقات با وجود نکات مهمی که روشن کرده‌اند، به نقش اجتماعی ارتش در شکل‌گیری صنایع با فناوری پیشرفته توجه نداشته‌اند. 

حرف اصلی سوئد و باتلر این است که روند مردم‌آمیزی سربازان در ارتش برایشان مهارت‌های جدیدی به ارمغان می‌آورد (سرمایه‌ی انسانی)؛ شبکه‌ی اجتماعی جدیدی برایشان درست می‌کند (سرمایه‌ی اجتماعی)؛ و قواعد اخلاقی جدید و هنجارهای اجتماعی نوینی به آنها می‌آموزد (سرمایه‌ی فرهنگی). نویسندگان این سه را در کنار هم «سرمایه‌ی نظامی» می‌نامند. از نظر آنها، سرمایه‌ی نظامی نقش قابل توجهی در پیدایش شرکت‌های با فناوری پیشرفته در اسرائیل داشته است.

ارتش در نقش عامل اجتماعی‌شدن

سر‌و‌کار‌یافتن مردم غیرنظامی با ارتش اسرائیل از خدمت نظام وظیفه‌ی اجباری آغاز می‌شود. در مرحله‌ی اول این رابطه، تازه‌سربازان روند اجتماعی‌شدن را درون ارتش طی می‌کنند و تبدیل به سرباز و نیروی حرفه‌ای نظامی می‌شوند.

به‌این‌ترتیب بچه‌های دبیرستانی‌ تبدیل به سرباز پیاده‌نظام، تکنسین، مسلسل‌چی هلیکوپتر، بهیار، و از این قبیل می‌شوند. این روند حرفه‌ای شدن البته تازه اول کارشان است و از لحاظ اجتماعی و فرهنگی عمق و گستره‌ی زیادی دارد؛ سوئد و باتلر مجموعه‌ی خصوصیاتی را که سربازان در این روند کسب می‌کنند «سرمایه‌ی نظامی» (military capital) می‌خوانند.

سربازان مبتدی برای اینکه نیازهای ارتش را برآورند از صافی‌ها و مراحل آموزشی مختلفی گذر می‌کنند. این تازه‌سربازان از جمله بر اساس خصوصیت‌های جسمانی و زمینه‌ی اقتصادی و اجتماعی و سلامتی، و سطح آموزشی که داشته‌اند تقسیم می‌شوند. 

ارتش اسرائیل بر اساس این اطلاعات سربازان را به رسته‌های مورد نیاز خود تخصیص می‌دهد. پس از مرحله‌ی آموزشی اولیه که در آن افراد در قالب سرباز جای می‌گیرند، آموزش‌های حرفه‌ای شروع می‌شود. اما در این آموزش‌ها سربازان فقط حرفه نمی‌آموزند، بلکه هویتی جدید می‌یابند.

سوئد و باتلر می‌گویند ارتش اسرائیل از ابتدا طراحی نشده بود که صرفاً نیروی نظامی باشد؛ این ارتش کوره‌ی ذوب اسرائیل بود که همچون دستگاهی برای مردم‌آمیزی و پیوند‌دادن و وحدت‌بخشیدن به سربازانی با پیشینه‌های فرهنگی مختلف، در قالب جامعه‌ای واحد عمل می‌کرد. گرچه این وضع در دهه‌ی ۱۹۸۰ با تحولات سیاسی اسرائیل تغییراتی پیدا کرد، اما سازوکارهای مردم‌آمیزی ارتش کاملاً از میان نرفت و کسانی که برای سربازی به ارتش می‌روند بر اساس فرهنگ و برنامه‌ی سیاسی ارتش بازآموزی و جامعه‌پذیر می‌شوند. 

سال‌هاست که دستگاه حکومتی اسرائیل ارتش را بهترین ابزار ادغام و جامعه‌پذیر‌کردن مهاجران و اقلیت‌ها می‌داند، و بنابراین آموزش و جامعه‌پذیر‌کردن جوانان اسرائیلی را در دستور کار ارتش گنجانده شده و برای آن فرماندهی و نیروی مشخصی ترتیب داده شده است. این تمهید از آن روست که بسیاری از تازه‌سربازان اصلاً به واسطه‌ی خدمت سربازی با بخش‌های دیگر جامعه‌ی این کشور آشنا می‌شوند.

سوئد و باتلر در بررسی «سرمایه‌ی نظامی» که از طریق همین نظام آموزشی ارتش و زندگی در دوره‌ی خدمت به سربازان منتقل می‌شود، آن را به سه جزء تقسیم می‌کنند: سرمایه‌ی انسانی (شامل آموزش‌های حرفه‌ای)؛ سرمایه‌ی اجتماعی (شامل پیوندهای اجتماعی)؛ و سرمایه‌ی فرهنگی (شامل قواعد فرهنگی آموزش‌داده‌شده). 

این اجزاء پس از اتمام دوران خدمت وظیفه برای سربازانی که مرخص می‌شوند تبدیل به مهارت‌های شغلی، شبکه‌ی اجتماعی، و اخلاقیاتی می‌شوند که از نظر سوئد و باتلر مزیت‌های سربازان ترخیص شده، در مقایسه با سربازی‌نرفته‌ها را تشکیل می‌دهند؛ مزایایی که سربازان پیشین ارتش به واسطه‌ی آنها قابلیت راه‌یافتن و شکل‌دادن به صنایع با فناوری پیشرفته را یافته‌اند.

پرونده‌ی شاغلان صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل

سوئد و باتلر داده‌های دو پیمایش را، که در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۳ بر شاغلان در بخش فناوری پیشرفته‌ی اسرائیل انجام شده است، تحلیل کرده‌اند. در پیمایش سال ۲۰۰۷، حدود ۴هزار نفر از شاغلان صنایع پیشرفته، اعم از صنایع مخابراتی و صنایع پردازش از راه دور، شرکت داشته‌اند. در پیمایش سال ۲۰۱۳، حدود ۵۰۰ نفر از شاغلان سه حوزه‌ی خاص در صنایع پیشرفته شرکت داشته‌اند.

نتایج این پیمایش‌ها نشان می‌دهد که ۹۵/۴این کارکنان یهودی، ۶۵درصد مرد، ۷۵درصد جوان (زیر ۴۰ سال)، ۴۹درصد تحصیل‌کرده و ۹۰درصد دارای سابقه‌ی خدمت سربازی بوده‌اند. به‌این‌ترتیب سهم چشمگیر سابقه‌ی نظامی در جذب‌شدن به این صنایع کاملاً مشهود است.

سوئد و باتلر می‌گویند درست است که خدمت نظام وظیفه در اسرائیل اجباری است، اما نسبت ۹۰درصد سرباز سابق در هر بخشی نادر است. آنها توضیح می‌دهند که ماجرا نسبت سربازی‌رفته‌ها و سربازی‌نرفته‌ها ماجرای ساده‌ای نیست، چون با وجود اجباری‌بودن، باز هم همه به خدمت نمی‌روند: در سال ۲۰۰۸، اداره‌ی برنامه‌ریزی پرسنلی ارتش اسرائیل اعلام کرد که حدود ۵۰درصد نوجوانانی که به سن سربازی رسیده‌اند برای اعزام به خدمت ثبت‌ نام کرده‌اند.

باید به یاد داشته باشیم که حدود ۲۰درصد از جمعیت شهروندان اسرائیل را اعراب تشکیل می‌دهند که از خدمت وظیفه در ارتش اسرائیل معافند؛ از آنها فقط عده‌ی کمی که داوطلب می‌شوند به سربازی می‌روند.

بررسی‌های اداره‌ی آمار مرکزی اسرائیل نشان داده است که طی دو دهه حدود ۶۰ تا ۶۶درصد از مردم اسرائیل که از سن سربازی گذشته‌اند، به خدمت رفته‌اند. به‌این‌ترتیب، اینکه ۹۰درصد از شاغلان صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل نظامی بوده‌اند، معنی‌دار است.

با این حساب می‌توان گفت جمعیتی که خدمت سربازی نرفته‌اند، حضور چندانی در صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل ندارند. فقط ۳درصد از حقوق‌بگیران صنایع پیشرفته از اعراب اسرائیلی هستند؛ یهودیان متعصب حریدی، که از خدمت معافند، از اعراب هم کم‌تر در صنایع پیشرفته سهم دارند: ۲/۴درصد. این دو گروه مجموعاً ۳۰درصد از کل جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند.

محیط کار صنایع پیشرفته سنتاً محیطی مردانه بوده است و زنان همواره در مراتبی پایین‌تر از مردان قرار داشته‌اند و برای مثال در صنایع با فناوری پیشرفته‌ی ایالات متحده ۲۵درصد شاغلان زن هستند؛ با این حال، در صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل این رقم ۳۵درصد است که به‌وضوح بالاست.

بررسی سوئد و باتلر نشان می‌دهد اکثریت زنانی که در صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل کار می‌کنند سابقه‌ی گذراندن خدمت نظام وظیفه را دارند؛ این در حالی است که در کل جمعیت اسرائیل حدود ۳۰درصد از زنان به سربازی رفته‌اند؛ بنابراین اینجا هم داشتن سرمایه‌ی نظامی سهم قابل توجهی در اشتغال زنان داشته است.

سرمایه‌ی نظامی در عمل

چنان که دیدیم، سوئد و باتلر سرمایه‌ی نظامی را به سه جزء تقسیم می‌کنند. حال می‌خواهیم ببینیم هر یک از این اجزاء چه چیزی راجع به ارتباط ارتش و صنایع پیشرفته می‌توانند به ما بگویند.

سرمایه‌ی انسانی. در آگهی‌های استخدامی که صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل در مطبوعات منتشر می‌کنند معمولاً می‌بینیم که در ضمن شرایط استخدام نوشته‌اند «مدرک علوم کامپیوتر یا مدرک فارغ‌التحصیلی از واحد فناوری ارتش». در برخی موارد هم فقط همان مدرک واحد فناوری ارتش را می‌خواهند.

سوئد و باتلر به مصاحبه‌های محققان دیگری با این کارفرمایان ارجاع می‌دهند که در آنها این کارفرمایان می‌گویند فکر می‌کنند کسانی که سابقه‌ی فعالیت در واحدهای جاسوسی سایبری و جنگ اطلاعاتی ارتش را دارند به‌خوبی می‌توانند از تجربه و اطلاعاتشان در خدمات فناوری اطلاعات استفاده کنند. 

محققان دیگری هم هستند که ارتش اسرائیل را سازوکاری برای پرورش متخصصان حرفه‌ای می‌بینند؛ ارتش در عین حال منبع فناوری‌های جدید و یکی از اصلی‌ترین مراکز نظام پرورش خلاقیت کشور بوده است که استعدادهای تربیت‌شده را پس از خدمت سربازی در انواع حرفه‌ها و نهادهای تحقیق و توسعه می‌پراکند و زمینه‌ی ابداع فناوری‌های جدید را در کشور فراهم می‌کند.

سرمایه‌ی اجتماعی دلالت دارد بر ترکیب موقعیت فرد در شبکه‌ی اجتماعی ارتش اسرائیل با اهمیت نسبی‌ای که قابلیت‌های این فرد در داخل این شبکه دارد. 

هسته‌ی اصلی شبکه‌ی اجتماعی ارتش اسرائیل همان شبکه‌ای است که حول خدمت سربازی شکل می‌گیرد، اما این شبکه بر اساس سرمایه‌ی نظامی توسعه پیدا می‌کند. معمولاً پیوندهای رفیقانه‌ی دوران سربازی در فضای غیرنظامی به شکل سازمان‌های مدنی، تداوم می‌یابند. انجمن‌ها و گروه‌هایی که سربازان پیشین می‌سازند همچون قطب‌های اجتماعی‌ای عمل می‌کنند که نسل‌های مختلف را به هم پیوند می‌دهند.

کارآمدی شبکه‌ی اجتماعی را می‌توان بر اساس کیفیتش قضاوت کرد و نه فقط بر اساس اندازه‌اش. شبکه‌های اجتماعی که در طول خدمت سربازی ساخته می‌شوند افرادی با پیشینه‌های محلی، اقتصادی، و اجتماعی و قومیتی مختلف را به یکدیگر پیوند می‌دهند. این تنوع معمولاً برای اعضای شبکه به معنای دست‌یافتن به فرصت‌های متنوع است.

سوئد و باتلر می‌گویند که از نظر اسرائیلی‌ها، نقش خدمت سربازی در برقراری روابط شخصی بسیار مهم است: بیش از ۷۰درصد از کل جمعیت اسرائیل بر این باورند که خدمت سربازی سهم مهمی در برقراری پیوندهای شخصی دارد. داده‌های اداره‌ی مرکزی آمار اسرائیل نشان می‌دهد که بیش از ۶۸درصد از اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند که خدمت در ارتش اسرائیل بخت افراد برای استخدام‌شدن را افزایش می‌دهد.

شبکه‌ی اجتماعی پدید‌آمده در ارتش برای اعضایش فرصت‌هایی برای به‌دست‌آوردن شغل و وارد‌شدن به بخش‌ها و گروه‌های مختلف اقتصادی فراهم می‌کند. 

سرمایه‌ی فرهنگی. ارتش اسرائیل مدت‌هاست که مولد سرمایه‌ی فرهنگی است. این ارتش سهم مهمی در ساختن تصویر «اسرائیلی پیشگام» در دوران تأسیس این کشور داشته است. و سربازی در ارتش نیز همواره الگویی برای «اسرائیلی‌های زاده‌ی اسرائیل» (که به عبری صبرا خوانده می‌شوند) بوده است.

در اسرائیل، فرهنگ ارتش به گفتار فرهنگی عمومی تبدیل شده است و پیامدهای این امر را به گفته‌ی سوئد و باتلر می‌توان در زمینه‌ی فناوری‌های پیشرفته هم تشخیص داد: روح ابتکار و خلاقیتی را که در ارتش پرورش یافته است می‌توان در فرهنگ کارآفرینی غالب در بخش فناوری پیشرفته یافت.

به‌این‌ترتیب، سوئد و باتلر نشان می‌دهند که مجموعه‌ای از پیوندهای اجتماعی، آموزش‌های فناورانه، و اخلاقیات کاری که در ارتش اسرائیل رشد می‌یابند و ترویج می‌شوند، زمینه‌ی بالای جذب سربازان پیشین به بخش فناوری‌های پیشرفته‌ی این کشور را فراهم کرده‌اند.

تلخیص و گزارش از شهرزاد نوع‌دوست

از همین مبحث

۹۰درصد از شاغلان صنایع پیشرفته‌ی اسرائیل ‏سابقه‌ی نظامی و حدمت سربازی دارند. معنی‌دار است.‏ میان ارتش اسرائیل و رشد صنایع فناوری پیشرفته‌ رابطه‌ی خاصی برقرار است که به موقعیت ویژه‌ی ارتش این کشور در ملت‌سازی بر می‌گردد
ارتش اسرائیل از ابتدا طراحی نشده بود که صرفاً نیروی نظامی باشد؛ این ارتش کوره‌ی ذوب اسرائیل بود که همچون دستگاهی برای مردم‌آمیزی و پیوند‌دادن و وحدت‌بخشیدن به سربازانی با پیشینه‌های فرهنگی مختلف، در قالب جامعه‌ای واحد عمل می‌کرد
مقاله ۲۳
اوری سوئد استادیار علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس تک است. جان سیبلی باتلر استاد علوم اجتماعی در دانشگاه تگزاس در آستین است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Swed, Ori, and John Sibley Butler. “Military Capital in the Israeli Hi-tech Industry.” Armed Forces & Society 41.1 (2015): 123-141