نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی
بحث‌هایی پیرامون واکنش نظامیان به قیام‌های مردمی در حکومت‌های اقتدارگرا
رویا ایزدی

حاکمان اقتدارگرا در مواجهه با قیام‌های مردمی از نیروی نظامی به عنوان ابزار سرکوب استفاده می‌کنند. نظامیان در چنین مواقعی گزینه‌های مختلفی دارند: یا کنار بایستند، یا از جنبش مردمی حمایت کنند، یا کودتا کنند، و یا اطاعت امر کنند و قیام را سرکوب کنند. در این مواقع نظامیان بر اساس چه منطق و محاسباتی تصمیم می‌گیرند؟ چه عواملی ممکن است منجر به سرپیچی نیروهای نظامی از سرکوب شود؟ در چه شرایطی نظامیان ممکن است بی‌طرف در پادگان‌ها بمانند و یا حتی به مردم بپیوندند؟ مسالمت یا خشونت‌آمیز بودن جنبش‌ها چه تاثیری در رفتار نظامیان دارد؟ سلسله مراتب درونی، انسجام و فرهنگ سازمانی و چارچوب روابط نیروهای سیاسی چه نقشی ایفا می‌کنند؟ این مبحث به پژوهش‌ها و تجربه‌های مختلف درباره‌ی واکنش نیروهای مسلح به اعتراضات گسترده‌ی مردمی می‌پردازد.

با چکیده پژوهش‌هایی از: هولگر آلبرشت و دوروثی اوهل ● دیوید پایون-برلین و همکاران ● شارون اریکسون نِپستَد ● ریسا بروکز ● آرِل کروآسان، دیوید کین و تانیا اِشِنور ● ترِنس لی ● متیو سِیبول و شِران گریوال ● جک پِین ● جرمی لانگلوآ
نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی
بحث‌هایی پیرامون واکنش نظامیان به قیام‌های مردمی در حکومت‌های اقتدارگرا

دبیر مجموعه:

رویا ایزدی
چکیده پژوهش‌هایی از: هولگر آلبرشت و دوروثی اوهل ● دیوید پایون-برلین و همکاران ● شارون اریکسون نِپستَد ● ریسا بروکز ● آرِل کروآسان، دیوید کین و تانیا اِشِنور ● ترِنس لی ● متیو سِیبول و شِران گریوال ● جک پِین ● جرمی لانگلوآ

حاکمان اقتدارگرا در مواجهه با قیام‌های مردمی از نیروی نظامی به عنوان ابزار سرکوب استفاده می‌کنند. نظامیان در چنین مواقعی گزینه‌های مختلفی دارند: یا کنار بایستند، یا از جنبش مردمی حمایت کنند، یا کودتا کنند، و یا اطاعت امر کنند و قیام را سرکوب کنند. در این مواقع نظامیان بر اساس چه منطق و محاسباتی تصمیم می‌گیرند؟ چه عواملی ممکن است منجر به سرپیچی نیروهای نظامی از سرکوب شود؟ در چه شرایطی نظامیان ممکن است بی‌طرف در پادگان‌ها بمانند و یا حتی به مردم بپیوندند؟ مسالمت یا خشونت‌آمیز بودن جنبش‌ها چه تاثیری در رفتار نظامیان دارد؟ سلسله مراتب درونی، انسجام و فرهنگ سازمانی و چارچوب روابط نیروهای سیاسی چه نقشی ایفا می‌کنند؟ این مبحث به پژوهش‌ها و تجربه‌های مختلف درباره‌ی واکنش نیروهای مسلح به اعتراضات گسترده‌ی مردمی می‌پردازد.

با چکیده پژوهش‌هایی از: هولگر آلبرشت و دوروثی اوهل ● دیوید پایون-برلین و همکاران ● شارون اریکسون نِپستَد ● ریسا بروکز ● آرِل کروآسان، دیوید کین و تانیا اِشِنور ● ترِنس لی ● متیو سِیبول و شِران گریوال ● جک پِین ● جرمی لانگلوآ

نظامیان و قیام‌های مردمی: کی سرکوب می‌کنند، کی سکوت، و کی حمایت؟

سه خطر اصلی‌ رهبران حکومت‌های اقتدارگرا و حتی بعضی از حکومت‌های دموکراتیک را تهدید می‌کنند: ارتش، نخبگان سیاسی نزدیک و خودی، ‌و توده‌ی مردم. ارتش احتمال دارد کودتا کند،‌ نخبه‌های سیاسی نزدیک به رهبران احتمال دارد علیه‌شان توطئه ‌کنند، و توده‌ی مردم احتمال دارد قیام کنند

خروج، مقاومت، وفاداری: نظامیان و تظاهرات در رژیم‌های اقتدارگرا

نظامیان هنگام قیام‌های مردمی سه گزینه دارند: اول، به دستور سرکوب اعتنا نکنند و در پادگان بمانند یا حتی از کشور خارج شوند. دوم، فعالانه در برابر سران حکومت بایستند، از قیام مردمی حمایت و یا حتی کودتا کنند. سوم، اطاعت امر کنند و قیام مردمی را سرکوب کنند

بحرین، یمن و سوریه: الگوهای وفاداری و تمرد نظامیان

بررسی شیوه‌ی مواجهه‌ی نیروهای نظامی با قیام‌های مردمی در بحرین، یمن و سوریه به‌خوبی نشان می‌دهد که ارتش‌ها واحدهایی یکپارچه نیستند. فرماندهان و زیردستان منافع بسیار متفاوتی دارند که طی قیام‌های توده‌ای تضادشان آشکار می‌شود

یک بهار عربی و چند واکنش نظامی؛ چرا؟

رفتار متفاوت نیروهای نظامی در مواجهه با قیام‌های بهار عربی منجر به بحث‌هایی داغ و تحلیل‌هایی متناقض میان پژوهشگران علوم‌ سیاسی شده. چرا در کشورهایی با فرهنگ مشابه و ساختار استبدادی مشترک، الگوهای متنوعی از وفاداری یا تمرد نظامیان را شاهد بودیم؟

سرپیچی از سرکوب: معادله‌ی چند مجهولی

سربازان یا فرماندهان در ذهن خود چه محاسباتی می‌کنند تا به این تصمیم برسند که بهتر است از دستور سرکوب اطاعت کنند یا سرپیچی؟ دو عامل نقش اساسی دارند: اینکه نظامیان از حکومت حاضر نفع اقتصادی و سیاسی می‌برند، و اینکه حکومت را متزلزل می‌پندارند یا پایدار

فراخوان ارتش: ورقِ آخری که دیکتاتور رو می‌کند

وقتی دیکتاتور به «آخر بازی» می‌رسد، نقش نیروی نظامی حیاتی می‌شود. اگر دیکتاتورها نتوانند در موقعیت «آخر بازی» وفاداری نیروی نظامی را حفظ کنند، می‌بازند. آنچه در وفادار‌ماندن ارتش در این موقعیت بیش از همه مهم است، نحوه‌ی شکل‌گیری و عضوگیری نیروهای نظامی بر معیار تعلق و تعهد به نظام حاکم است

فرصت‌های گذار از خلال کشمکش‌های درون نظامیان

جلب حمایت یا رضایت بخشی از نیروهای نظامی برای گذار به دموکراسی ضروری است. هیچ گذاری نیست که به‌ طور مستقیم یا غیر‌مستقیم از شکافی جدی در خود حکومت اقتدارگرا شروع نشده باشد؛ شکافی که اصولاً در امتداد کشمکش‌هایی رخ می‌دهد که میان تندروها و میانه‌روهای حکومت پیش می‌آید

چرا ارتش از انقلاب تونس حمایت کرد؟

ساده‌اندیشانه است که فکر کنیم ارتش تونس به‌خاطر پایبندی به اخلاق و اصول حرفه‌ای و «غیرسیاسی»‌بودن از سرکوب قیام سرباز زد. چیزی که برای فرماندهان ارتش مهم‌تر از اصول حرفه‌ای و اخلاقی بود، تشخیص و تجزیه‌ و‌ تحلیل منافعشان بود

انتظاری که معترضان از سربازان وظیفه دارند

احتمال اینکه فعالان به بسیج مردمی و راه‌اندازی کمپین‌های اعتراضی غیرمسلحانه علیه حکومت بپردازند در کشورهایی که نظام سربازگیری وظیفه دارند بیش‌تر از کشورهایی است که حکومت ارتش‌هایی با نیروهای داوطلب (که شغلشان نظامی‌گری است) در اختیار دارد

ارتش؛ یار شاطر یا بار خاطرِ دیکتاتور؟

ارتشی که غالباً پس از درماندگی نیروی پلیس برای سرکوب مخالفان فراخوانده شده ممکن است فرمان‌بردارانه معترضان را سرکوب کند، اما در عین حال ممکن است به نفع خود یا گزینه‌ی منتخب خود برای حکومت نیز علیه دیکتاتور دست به کودتا بزند

راهِ رسیدن به دموکراسی از توافق با نظامیان می‌گذرد؟

انقلابیون سودانی نمایندگانی از جامعه‌ی مدنی داشتند که هم اعتبار لازم برای مذاکره با نظامیان جهت رسیدن به یک گذار توافق‌شده را داشتند و هم مهارت لازم برای مذاکره و چانه‌زنی را. تجربه‌ی موفق سودان نشان می‌دهد که تحقق توافق بین نظامیان و مخالفان برای گذار به دموکراسی حیاتی است

وقتی بازآرایی قوای قهریه نتیجه‌ عکس می‌دهد

حاکم اقتدارگرا باید به نیروهای سرکوب خود مزد و دستخوش بدهد تا پشتش بایستند، در عین حال، برای تأمین مالی این هزینه باید ثروت‌ها و منابع کسب درآمد گروه‌های بزرگی از مردم را از دستشان درآورد. این کار ممکن است در نهایت به ضرر حاکم تمام شود خصوصاً وقتی در نتیجه‌ی یک دور قیام، دچار بحران اقتصادی هم شده باشد