ریس ادواردز :

«سپاه مهندسان» آمریکا و اشتهای بی‌نظیر ساخت‌وساز

یک فرمانده‌ی رسته‌ی مهندسان در حال بازدید از نیروگاه چیتهام در ایالت تنسیِ آمریکا (USACE / Fred Tucker)

ریس ادواردز :

«سپاه مهندسان» آمریکا و اشتهای بی‌نظیر ساخت‌وساز

– مقاله ۲۲
کریس ادواردز محقق امور مالی در مؤسسه‌ی کِیتو است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Edwards, Chris. “Cutting the Army Corps of Engineers.” Cato Institute, (2012)

یک فرمانده‌ی رسته‌ی مهندسان در حال بازدید از نیروگاه چیتهام در ایالت تنسیِ آمریکا (USACE / Fred Tucker)

رسته‌ی مهندسان ارتش ایالات متحده‌ی آمریکا سازه‌های بی‌نظیری مانند کانال پاناما یا بنای یادبود واشنگتن را ساخته است. اما منتقدان رسته‌ی مهندسان (که در فارسی گاه با عناوینی نظیر «سپاه مهندسان» و «قرارگاه سازندگی» ارتش آمریکا هم از آن یاد می‌شود) معتقدند که طرح‌های این نهاد با اسراف‌های گزافی همراه بوده‌اند و در خیلی از موارد، منافعی که وعده داده شده را به بار نیاورده‌اند. برخی از این طرح‌ها متحمل شکست‌های سختی شده‌اند، در حالی که برخی دیگر به محیط‌ زیست زیان رسانده‌اند.

کریس ادواردز محقق امور مالی در مؤسسه‌ی کِیتو به همین مناقشه پرداخته و نشان داده است که این طرح‌ها با هزینه‌های گزافی که داشته‌اند، از جیب مالیات‌دهندگان فدرال افراد خاصی را پولدار کرده‌اند، در مواقع مهمی ناکارآمد بوده‌اند، و همچنین سابقه داشته که رسته‌ی مهندسان برای توجیه طرح‌هایش در تحلیل و محاسبات طرح‌هایش دستکاری کند.

سابقه و دامنه‌ی فعالیت‌های غیرنظامی رسته‌ی مهندسان

کریس ادواردز می‌گوید رسته‌ی مهندسان نهادی فدرال است که به فعالیت‌های نظامی و غیرنظامی می‌پردازد. برای فهم ابعاد این فعالیت‌های غیرنظامی می‌توان اشاره کرد که این رسته در سال ۲۰۱۲ حدود ۲۳ هزار نفر را در استخدام داشته و ۹/۲ میلیارد دلار هزینه کرده است.

اما برای فهم  ماهیت نظامی این نهاد نگاهی دقیق‌تر لازم است. دیوید لوئیس فلدمن در مقاله‌ای که در ژورنال جامعه‌شناسی سیاسی و نظامی منتشر کرد به این اشاره می‌کند که رسته‌ی مهندسان تبدیل به سازمانی شبه‌نظامی شده است که چندان از نهادهای مدنی قابل تمیز نیست. اما با وجود اینکه اکثریت کارکنان این نهاد به فعالیت‌های غیرنظامی مشغول هستند، همین فعالیت‌های غیرنظامی را ۳۰۰ افسر نظامی، که از میان ۸ درصد برتر فارغ‌التحصیلان دانشکده‌ی افسری وست پوینت گزینش می‌شوند، فرماندهی و اداره می‌کنند و رسته‌ی مهندسان کاملاً زیر نظر وزارت دفاع اداره می‌شود.

رسته‌ی مهندسان در فعالیت‌های غیرنظامی‌اش عمدتاً به سدسازی، کانال‌سازی، و دیگر زیرساخت‌های رودخانه‌ای مانند ساخت سیل‌بند و لایروبی بنادر می‌پردازد. این رسته همچنین در سرتاسر ایالات متحده هزاران نیروگاه را در اختیار دارد و مدیریت می‌کند.

ارتش آمریکا از همان آغاز شکل‌گیری تجربیاتی در زمینه‌ی فعالیت‌های عمرانی غیرنظامی داشت. در قرن نوزدهم، کنگره‌ی این کشور برای مقابله با مشکلات پدید‌آمده از بلایای طبیعی مأموریت‌هایی به رسته‌ی مهندسان واگذار کرد که آغازگر فعالیت‌های گسترده‌ی عمرانی غیرنظامی این رسته شد. آنچه امروزه با آن مواجهیم در واقع به نوعی توسعه‌ی همین فعالیت‌هاست که از پرکردن خلیج‌ها تا ارتقای سیستم آبرسانی شهری و سیستم آبیاری کشاورزی و احیای باتلاق‌ها را در بر گرفته است.

ارتش ایالات متحده، از زمانی که ژنرال جرج واشنگتن برای پیشبرد جنگ انقلابی‌اش از مهندسان فرانسوی کمک خواست، نیاز به خدمات مهندسی را دریافته بود و به دنبال این بود که خود را از قید وابستگی به مهارت‌ها و خدمات خارجی رها کند. در سال ۱۸۰۲، کنگره قانون تشکیل رسته‌ی مستقل و دائمی مهندسی ارتش را برای حمایت از فعالیت‌های نظامی تصویب کرد. با این حال، چنان که اشاره شد، این رسته‌ی خیلی زود به فعالیت‌های عمرانی و مهندسی در زمان صلح نیز روی‌ آورد. . تاد شالات در کتابش با نام ساختارها در جریان: آب، علم، و ظهور رسته‌ی مهندسان ارتش، به‌ طور مفصل به این موضوع پرداخته که چگونه خاستگاه نظامی رسته‌ی مهندسان ارتش، بر تحولات بعدی این نهاد تأثیر گذاشت و به آن قدرت نفوذ و تأثیرگذاری بر سیاستگذاری‌های عمومی را داد، بدون آنکه مجبور به پاسخگویی‌های لازم برای یک نهاد مدنی و غیرنظامی باشد.

کریس ادواردز می‌گوید ذهنیت گردانندگان رسته‌ی مهندسان در فعالیت‌های غیرنظامی‌شان از آغاز معطوف به ساخت‌و‌ساز بود و همواره در پی افزایش بودجه‌ی خود برای پرداختن به این امور بودند. همزمان، اعضای کنگره نیز میل داشتند فعالیت‌های رسته‌ی مهندسی را به حوزه‌های انتخابیه‌ی خود جلب کنند تا رضایت رأی‌دهندگان یا ذی‌نفوذان محلی را به‌ دست آورند.

در عین حال، از همان نیمه‌ی اول قرن نوزدهم، نگرانی‌هایی در کنگره راجع به تخصیص بودجه‌هایی بیش از حد لازم به طرح‌های غیرنظامی رسته‌ی مهندسان ابراز می‌شد. برای مثال، در ۱۸۵۰، طی قانونی مأموریت مهار سیل به رسته‌ی مهندسان واگذار شد ولی حدود یک دهه‌ی بعد (۱۸۶۱) گزارش‌های کنگره حکایت از راهبردهای ناکارآمد رسته‌ی مهندسان در مهار سیل داشت.

با وجود این، در اوایل قرن بیستم (۱۹۱۷)، کنگره قانون مهار سیل را تصویب کرد که زمینه‌ساز ساخت سیل‌بندهای بزرگ در طول رودخانه‌های عمده‌ی کشور شد. طغیان عظیم سال ۱۹۲۷ رودخانه‌ی می‌سی‌سی‌پی سیل‌بندهای بزرگ را شکست و نشان داد که رویکرد تک‌بعدی رسته‌ی مهندسان برای مهار سیل با ساخت سیل‌بند بی‌ثمر بوده است. این در حالی بود که رسته‌ی مهندسان در گزارش‌های سالانه‌اش تا پیش از این طغیان به کنگره اطمینان داده بود که سیل در می‌سی‌سی‌پی مشکل‌ساز نخواهد شد.

حتی پس از این طغیان ویرانگر هم مهندسان ارتش زیر بار خطا‌بودن رویکرد خود نمی‌رفتند و در برابر کنگره به دفاع از رویکرد سیل‌بند‌سازی پرداختند. به‌این‌ترتیب، با وجود شکست این رویکرد، بودجه‌ی رسته‌ی مهندسان برای مقابله با سیل افزایش یافت تا بتواند با قدری تغییر رویه باز هم سیل‌بندهای بیش‌تری بسازد.

طرح‌های رسته‌ی مهندسان برای مهار سیل از دهه‌ی ۱۹۳۰ شامل خشک‌کردن تالاب‌ها نیز شد، به طوری که به قول ادواردز، برخی محققان گفتند که رسته‌ی مهندسان بیش از هر کسی در طول تاریخ، احیاناً به جز اتحاد شوروی، اقدام به از‌میان‌بردن تالاب‌ها کرده است.

اقدام دیگر رسته‌ی مهندسان برای مهار سیل، ساخت سد بر رودخانه‌ها بود که به سروکار یافتنش با نیروگاه آبی انجامید؛ امری که منجر به منازعه‌ای سیاسی در ابتدای قرن بیستم بر سر توسعه‌ی خصوصی یا دولتی نیروگاه‌های آبی شد. 

رسته‌ی مهندسان در ابتدا با شرکت‌های خصوصی که نیروگاه‌ می‌ساختند همکاری می‌کرد. اما در دهه‌ی ۱۹۲۰، کنگره به رسته‌ی مهندسان اجازه داد تا سدها و نیروگاه‌های آبی خودش را بسازد، و در دهه‌ی ۱۹۳۰، کار عظیم ساخت ساز سد بونه‌ویل بر روی رودخانه‌ی اورگان به رسته‌ی مهندسان سپرده شد.

گام بعدی رسته‌ی مهندسان این بود که به ساخت مجتمع‌های تفریحی در کنار دریاچه‌ی سدها بپردازد: در سال ۱۹۴۴، کنگره قانونی تصویب کرد که اجازه‌ی این کار را به این رسته داد، و از دهه‌ی اول قرن بیست‌و‌یکم، رسته‌ی مهندسان ارتش آمریکا ۴۲۰۰ تفریحگاه را اداره می‌کند!

گرچه در دهه‌های اخیر رسته‌ی مهندسان کوشیده است چهره‌ای حامی محیط‌ زیست از خود نشان دهد، اما سابقه‌ی اجرای طرح‌های نابودگر محیط‌زیست را در کارنامه دارد. در سال ۲۰۰۰، رسته‌ی مهندسان طرحی ۸ میلیارد دلاری برای احیای باتلاق فلوریدا به دست گرفت: البته لزوم اجرای این طرح به دلیل آسیب‌هایی بود که طرح‌های دهه‌های گذشته‌ی همین رسته‌ی مهندسان پیش از این به محیط زیست منطقه وارد کرده بود.

از سال ۱۹۹۲، رسته همچنین کار خود را به ساخت شبکه‌ی آبرسانی و فاضلاب شهری گسترش داده است و تاکنون بیش از ۴۰۰ طرح در این زمینه به‌ دست گرفته است. 

باید خاطر نشان کرد که گرچه رسته‌ی مهندسان بخشی از قوه‌ی اجرائیه‌ی حکومت شمرده می‌شود، اما رئیس‌جمهور احاطه‌ی زیادی بر فعالیت‌هایش ندارد. رسته‌ی مهندسان اغلب مستقیماً از کنگره دستور می‌گیرد و از نمایندگانی که در تهیه‌ی بودجه‌ی آن نقش مستقیم دارند.

رؤسای‌جمهور متعددی از اینکه مهار کافی بر کار این رسته ندارند شکایت کرده‌اند و کوشیده‌اند طرح‌های مسرفانه‌اش را لغو کنند. جیمی کارتر کوشید پول مالیات‌دهندگان را حفظ و ۱۹ طرح آبرسانی مضر برای محیط‌زیست را در دهه‌ی ۱۹۷۰ لغو کند. کارتر می‌خواست رسته‌ی مهندسان را از کار سدسازی بیرون بکشد، اما نتوانست سیاست‌های خود را پیش ببرد و کنگره خشمگینانه پیشنهادهای او را رد کرد.

رؤسای‌جمهور بعدی نیز هر یک به طریقی کوشیدند جلوی طرح‌های پر‌هزینه را بگیرند، از نفوذ منافع محلی بر دادن طرح‌ها به رسته‌ی مهندسان جلوگیری کنند، و بخش‌های نالازم رسته را تعطیل کنند؛ اما همگی موفقیت‌های محدودی داشتند.

دستگاهی برای جلب رأی محلی

بررسی‌ سوابق نشان می‌دهد که طرح‌های ساخت‌و‌سازی که از سوی کنگره به رسته‌ی مهندسان تخصیص می‌یابد در بسیاری از موارد حاصل اعمال نفوذ سیاستمداران قدرتمند برای هدایت پول‌های مالیات‌دهندگان آمریکایی به طرح‌های محلی خود است که اغلب به‌ لحاظ اقتصادی صرفه‌ی چندانی هم برای اقتصاد عمومی ندارند.

ساختار غیر‌متمرکز رسته‌ی مهندسان که از سال ۱۸۹۳ برقرار بوده است به این منفعت‌جویی محلی کمک می‌کند و باعث می‌شود شاخه‌های مختلف محلی رسته‌ی مهندسان با برخی سرمایه‌داران و صاحبان کسب‌و‌کار بزرگ منطقه ائتلاف کنند و از این طریق با همدستی سیاستمداران ایالتی که در کنگره نفوذ دارند، به تأمین بودجه‌ی طرح‌های مورد نظر خود بپردازند.

ساختار رسته‌ی مهندسان شامل یک ستاد مرکزی، هشت شاخه‌ی منطقه‌ای، و ۳۸ دفتر محلی است که طرح‌ها را برنامه‌ریزی می‌کنند، می‌سازند، و نگه‌داری می‌کنند. اعضای کنگره و گروه‌های ذی‌نفوذ محلی به طرح‌های حوزه‌ی خود سفت می‌چسبند و می‌کوشند از بودجه‌ی آنها کم نشود. و، به‌این‌ترتیب، این بودجه‌ها در ائتلاف دفاتر رسته‌ی مهندسی، اعضای کنگره، و صاحبان منافع محلی تأمین و حفظ می‌شود.

این شیوه‌ی گردش کار که در نهایت به حصول منافع مشترک سه ضلع مثلث این ائتلاف می‌انجامد، نسبتی با پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری در قبال برنامه‌ریزی و اجرای طرح‌هایی که منافع عمومی را تأمین کنند، ندارد. ادواردز می‌گوید چنان که بحرن‌هایی مانند طوفان کاترینا نشان داد، همه‌ی سطوح مسئول در جلوگیری از سیل در این موارد می‌توانند از خود سلب مسئولیت کنند.

میراث سوء‌مدیریت

در سال ۱۹۵۱، آرتور ماس کتابی راجع به رسته‌ی مهندسان نوشت با عنوان آب‌های گل‌آلود: مهندسان ارتش و رودخانه‌های کشور و در آن شرح داد که چگونه طرح‌های این نهاد با تصمیم‌گیری‌های سیاسی و روند برنامه‌ریزی ضعیف تخصیص می‌یابد و اداره می‌شود. هارولد ایکز، وزیر کشور پیشین، در پیشگفتارش بر کتاب ماس نوشت: «هیچ نهاد فدرالی که به اندازه‌ی رسته‌ی مهندسان ارتش بی‌قانون و بی‌مسئولیت باشد تا به‌ حال در ایالات متحده، چه در چهارچوب قانون و چه خارج از آن، هرگز فعالیت نکرده است.»

آرتور مورگان در کتاب سدها و باقی مصیبت‌ها: یک قرن فعالیت غیر‌نظامی رسته‌ی مهندسان ارتش، که در سال ۱۹۷۱ منتشر کرد، رویکرد انتقادی‌تری داشت. او به این نتیجه رسیده بود که «طی صد سال گذشته، رسته‌ی مهندسان در کارهای غیر‌نظامی پیوسته شکست‌های مصیبت‌باری خورده است… که نتیجه‌ی آن هزینه‌های متعدد و نالازم برای محیط‌ زیست و مالیات‌دهندگان بوده.» 

مورگان در کتابش نشان داد که چگونه رسته‌ی مهندسان با کلّه‌شقی مداوماً هزینه‌ی طرح‌ها را کم‌تر از اندازه برآورد کرده، دست به آزمون‌های مهندسی بی‌سروسامان زده، با قبایل بومی آمریکا بدرفتاری کرده، به عموم دروغ گفته، اطلاعات را پنهان کرده، طرح‌های آسیب‌زا برای محیط زیست را پیگیری کرده، و دشمنان خود را دیوسیرت جلوه داده و به ساکت‌کردن مخالفانش پرداخته است.

ادواردز می‌گوید به نظر می‌رسد هنوز هم تمامی این عیوب پابرجا هستند و خصوصاً در فاجعه‌ی سیل‌بندهای نیواورلئان و طوفان کاترینا، تداوم طرح‌های بی‌سروسامان مهندسی و پنهان‌کردن اطلاعات را می‌توان دید. اینها به همان ذهنیت هوادار ساخت‌و‌ساز رسته‌ی مهندسان و سیاست منفعت‌جوی کوته‌نظرانه‌ی اعضای کنگره بر می‌گردد. 

از نتایج اینکه کنگره طرح‌های بسیار زیادی را به رسته‌ی مهندسان تخصیص داده این بوده که انجام طرح‌ها با تأخیر فراوان همراه شده است. برای مثال، کنگره ۴۰۰ طرح آبرسانی شهری را با هزینه‌ی مجموعاً ۵ میلیارد دلار به رسته‌ی مهندسان ارتش سپرده است؛ اما فقط توانسته سالیانه حدود ۱۴۰ میلیون دلار برای این طرح‌ها بودجه تخصیص دهد.

تخصیص طرح‌ها به رسته‌ی مهندسان البته با پیش‌پرداخت صورت می‌گیرد و رسته هر مقدار از کار را که پیش ببرد بیش از هزینه‌هایش از قبل پول گرفته است. به همین دلیل است که، به قول یکی از مقامات رسته، در مصاحبه‌اش با دفتر حسابرسی کل ایالات متحده، «کاری که باید سه‌ساله تمام شود، بیست سال طول می‌کشد.»

به‌این‌ترتیب، می‌توان گفت که رسته‌ی مهندسان هیچ‌گاه مانند شرکتی خصوصی اداره نشده است؛ ساختار منسجمی ندارد، به دنبال بیش‌ترین بازده در اجرای طرح‌هایش نیست، و طرح‌ها را به‌سرعت و کارآمدی نمی‌سازد.

طرح‌های مسرفانه و تحلیل‌های غلط

ادواردز می‌گوید بازرسی کل وزارت دفاع آمریکا نیز در بررسی فعالیت‌های رسته‌ی مهندسان دریافته است که این نهاد «تمایل نظام‌مند» به ساخت‌و‌سازهای بزرگ دارد. این تمایل به انجام طرح‌هایی منجر شده است که بسیار هزینه‌بر اما کم‌فایده‌اند. این هزینه‌های گزاف گاه به‌درستی برآورد نشده‌اند.

دفتر حسابرسی کل ایالات متحده در سال ۲۰۰۲ به انتقاد از یکی از مطالعات توجیهی رسته‌ی مهندسان پرداخت که در آن هزینه‌ی تعمیق آبراهی در رودخانه‌ی دلور ۳۳۲ میلیون دلار برآورد شده بود. این دفتر می‌گفت که مطالعه‌ی مذکور «مبتنی بر محاسبات غلط، فرضیه‌های بی‌اعتبار، و اطلاعات منسوخ» بوده است. حسابرسی کل دریافت که این طرح می‌توانست با ۱۳/۳ میلیون دلار در سال، به عوض ۴۰/۱ میلیون در سال که مورد ادعای رسته‌ی مهندسان بود، انجام شود.

سوای جنبه‌های اقتصادی، بسیاری از طرح‌های رسته‌ی مهندسان از لحاظ زیست‌محیطی نیز توجیه‌پذیر نیستند. مرکز بررسی‌های کنگره‌ی آمریکا می‌گوید که «رسته‌ی مهندسان به دلیل زیان‌هایی که طرح‌هایش به منابع آبی و محیط‌ زیست وارد کرده شدیداً مورد انتقاد است.»

برای مثال، تلاش‌های کوته‌بینانه‌ی رسته‌ی مهندسان از دهه‌ی ۱۹۴۰ برای تغییر‌دادن مسیر جریان‌های آب در ایالت فلوریدا برای کمک به کشاورزان این منطقه باعث از‌بین‌رفتن باتلاق‌ها شد. اما حالا مالیات‌دهندگان آمریکایی باید هزینه‌ی ۸ میلیاردی احیای باتلاق‌هایی را بپردازند که در گذشته همین رسته‌ی مهندسان نابود کرده و حال می‌خواهد همان زیان زیست‌محیطی را جبران کند.

تأسیسات هدایت آب و مهار سیل در می‌سی‌سی‌پی و باقی رودخانه‌ها نیز ظاهراً طی دهه‌ها با هدایت آب به مسیر‌های باریک‌تر و از‌بین‌بردن تالاب‌ها باعث ایراد خسارت‌های بیش‌تر به مناطقی شده‌اند که سیل در آنها به وقوع پیوسته است.

نهاد نظارتی غیردولتی «مالیات‌دهندگان حامی عقل سلیم» و «فدراسیون حمایت از حیات وحش» در سال ۲۰۰۴ در گزارش مشترکی ۲۹ طرح رسته‌ی مهندسان را شناسایی کردند که به محیط زیست خسارت وارد کرده و در مجموع زیانی به مبلغ ۱۲ میلیارد دلار به بار آورده است.

در این زمینه می‌توان، به‌ عنوان مثال، به یکی از طرح‌های زیان‌بار رسته اشاره کرد که ۲۲۰ میلیون دلار صرف خشک‌کردن ۶۷ هزار جریب تالاب در مجاورت رودخانه‌ی یازو در می‌سی‌سی‌پی کرد تا شمار اندکی از کشاورزان و زمین‌دارن نفع ببرند. این تالاب‌ها که برای کشاورزی خشک شدند، تا پیش از آن نقش شیر اطمینان اضطراری در زمان طغیان رودخانه‌ی می‌سی‌سی‌پی را بازی می‌کردند. با خشک‌کردن این تالاب‌ها و جلوگیری از ورود آب به آن زمین‌ها خطر سیل در باقی مناطق افزایش یافت.

متخصصان از این طرح انتقاد و آن را محکوم کردند، اما سیاستمداران جمهوری‌خواه حامی اجرای آن، سال‌ها از پیشبردش پشتیبانی کردند. نه تنها هزینه‌های اجرای این طرح مخرب توسط رسته‌ی مهندسان از بودجه‌ی فدرال تأمین شد، بلکه رسته‌ی مهندسان کمک کرد کشاورزانی که در تالاب‌های سابق کشت می‌کردند از بودجه‌ی فدرال یارانه بگیرند.

رسته‌ی مهندسان و طوفان کاترینا

پس از طوفان کاترینا در سال ۲۰۰۵، عملکرد ضعیف نظام مهار سیل در نیواورلئان توجه زیادی را جلب کرد. مایکل گرونوالد روزنامه‌نگار که به تفصیل راجع به کاترینا و رسته‌ی مهندسان ارتش تحقیق کرده به این نتیجه رسیده است که آنچه رخ داد «مصیبت طبیعی» نبود، بلکه ساخته‌ی آدمی بود و در نتیجه‌ی مهندسی نادرست، اولویت‌بندی‌های اشتباه، و سیاست تخصیص بودجه‌ی محلی فاسد رخ داد. از نظر گرونوالد، بیش‌تر خسارتی که به نیواورلئان وارد شد حاصل شکست طرح‌های رسته‌ی مهندسان بود.

از سال ۱۹۶۵، که طوفان بتسی منطقه را درنوردیده بود، کنگره طرح‌هایی را برای مهار سیل در این منطقه تصویب کرد و به رسته‌ی مهندسان بودجه تخصیص داد: اما تا سال ۲۰۰۵، بخش مهمی از این طرح‌ها که قرار بود جلوی طوفانی در این حد (طوفان درجه ۳) را بگیرد هنوز تکمیل نشده بود. بخش بزرگی از خسارتی که از کاترینا وارد شد نتیجه‌ی طراحی اشتباه در سیستم مهار سیل بود که قابل پیشگیری بود. انجمن مهندسان عمران ایالات متحده نیز گفت که بخش بزرگی از خسارت ناشی از طوفان کاترینا نتیجه‌ی شکست سیاست‌های مهندسی بوده است.

ادواردز می‌گوید فعالیت‌های رسته‌ی مهندسان دست کم به چهار طریق موجب وارد‌آمدن خسارت به مردم طی طوفان کاترینا شد: نخست، به دلیل اشتباهات اساسی در طراحی‌ سیل‌بندهای نیواورلئان: در بسیاری از موارد ساختار سیل‌بندها اشکال داشت یا روی زمین‌های سستی بنا شده بودند؛ دوم، احداث سیستم وسیع سیل‌بندها در اطراف نیواورلئان موجب شد مردم با اعتماد به آنها در نواحی خطرناکی ساکن شوند؛ سوم اینکه، تمرکز رسته‌ی مهندسان بر تأسیس زیرساخت‌های پرمنفعت مانند آبراه کشتی‌ها باعث کاستن از بودجه‌ی مربوط به حفاظت در برابر طوفان شد؛ چهارم، رسته‌ی مهندسان در اطراف نیواورلئان تالاب‌ها را که نقش حفاظتی در برابر طوفان و سیل داشتند، خشک کرده بود.

به‌این‌ترتیب، ادواردز نتیجه می‌گیرد که رسته‌ی مهندسان ارتش چگونه در تجربه‌ی طولانی‌اش بودجه‌های عمومی را به نحو مسرفانه و ناکارآمدی خرج کرده است و چگونه فعالیت‌هایش دستاویز سیاستمداران و متنفذان محلی برای رسیدن به منافع شخصی‌شان شده است. 

تلخیص و گزارش از شهرزاد نوع‌دوست

از همین مبحث

ذهنیت گردانندگان رسته‌ی مهندسان در فعالیت‌های غیرنظامیشان از آغاز معطوف به ساخت و ساز بود و همواره در پی افزایش بودجه‌ی خود برای پرداختن به این امور بودند. همزمان اعضای کنگره نیز میل داشتند فعالیت‌های رسته ی مهندسی را به حوزه‌های انتخابیه‌ی خود جلب کنند تا رضایت رأی‌دهندگان یا ذی‌نفوذان محلی را به‌دست آورند
تلاش‌های رسته‌ی مهندسان از دهه‌ی ۱۹۴۰ برای تغییر دادن مسیر جریان‌های آب در ایالت فلوریدا برای کمک به کشاورزان این منطقه باعث از بین رفتن باتلاق‌ها شد. اما حالا مالیات‌دهندگان آمریکایی باید هزینه‌ی ۸ میلیارد احیای باتلاق‌هایی را بپردازند که در گذشته همین رسته‌ی مهندسان نابود کرده و حال می‌خواهد همان زیان زیست‌محیطی را جبران کند
مقاله ۲۲
کریس ادواردز محقق امور مالی در مؤسسه‌ی کِیتو است. این گزارش مختصری است از منبع زیر:

Edwards, Chris. “Cutting the Army Corps of Engineers.” Cato Institute, (2012)