طنز سیاسی

طنز می‌تواند سوپاپ اطمینانی باشند برای کاهش حس ناامیدی جمعی و فشار سیاسی. در عین‌حال طنز منتقدانه و سیاسی آگاهی جمعی از تناقض‌ها و بی‌عدالتی‌ها را بیدار می‌کنند و بستری برای همبستگی و هم‌روایتی از وضعیت موجود به مخاطبان ارائه می‌کنند
ادبیات زندان
/5
منصور عمری، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر سوری، در زمان بازداشتش تکه پارچه‌هایی از لباس خود می‌برید و روی آنها با قلمی از سوزن و جوهری از خاک و خون نام و تاریخ بازداشت هم‌بندی‌هایش را ثبت می‌کرد تا نام‌ها را به دست گروه‌های حقوق‌بشری برساند
نقد نظریه‌ی «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند»:
/5
عجم‌اوغلو و همکاران برای شاهد نظریه‌ی خود به کتابی با نام برده‌داری آمریکایی، آزادی آمریکایی ارجاع داده‌اند، اما چیزهایی که راجع به آزادی آمریکایی در آن کتاب به‌ دردشان می‌خورده را برداشته‌اند و پاره‌های مربوط به برده‌داری آمریکایی را دور ریخته‌اند
نقد نظریه‌ی عجم‌اوغلو و همکاران
5/5
حقیقتی که نظریه‌ی دلپذیر عجم‌اوغلو و همکارانش کلاً حذفش می‌کنند این است: غربی‌ها با ساختن اقتصادی دوچهره بود که ثروت اندوختند و توسعه یافتند: نهادهای فراگیر و غیربهره‌کشی برای مردان سفید قدرتمند ساختند، و در عین حال به‌ طور نظام‌مند از دیگران بهره‌کشی می‌کردند
کسانی که بیش‌ترین بحث‌های سیاسی را در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند از نظر ایدئولوژیک افراطی‌ترین افراد هستند: در واقع ۹۷درصد از پست‌های سیاسی شبکه‌ی ایکس (توییتر سابق) را تنها ۱۰ درصد از فعال‌ترین کاربران، که افراطی‌ترین نظرات را دارند، منتشر می‌کنند. در حالی که تنها حدود ۳درصد از اکانت‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی سمی و زهرآگین هستند، اما این اکانت‌ها حدود ۳۳ درصد محتوای شبکه‌های اجتماعی را تولید می‌کنند. همچنین ۷۴درصد دعواهای داغ در شبکه‌های اجتماعی توسط تنها یک درصد از گروه‌های کاربران ایجاد می‌شوند
دولت توانمند تنها وقتی می‌تواند شکل بگیرد که همزمان جامعه‌ای توانمند وجود داشته باشد، جامعه‌ای که خیالش راحت است که قدرت دولت صرف خدمت می‌شود و نه اجبار و سرکوب. عجم‌اوغلو  و رابینسون تاکید می‌کنند که راه توسعه از طریق توافق نخبگان و «وفاق از بالا» محقق نمی‌شود، برعکس نیاز به وفاق بالا و پایین است: باید جامعه از برنامه‌های توسعه‌ی دولت حمایت کند تا امکان ماندگاری و موفقیت چنین برنامه‌هایی محقق شود
در تابستان ۲۰۲۱ که قیس سعید مجلس را منحل کرد، ناامیدی گسترده میان مردم تونس در مورد فلج سیاسی و اقتصاد رو به وخامت کشور شکل گرفته بود. رهبران احزاب سیاسی دل‌مشغول رقابت‌های کم‌اهمیت میان خود شده بودند. قیس سعید خود را به عنوان فردی خارج از سیستم معرفی کرد که افتخارش آن است که عضو هیچ حزب سیاسی نیست و قرار است این نظم را برهم بزند

زبان و ملی‌گرایی

دکتر الکساندر جباری

زبان مادری؛ زبان ملی؛ زبان رسمی: تحلیل میراث کهن با مفاهیم مدرن؟

ایران کشوری است چند‌زبانه و همیشه نیز چنین بوده است، اما فقط یک زبان رسمی دارد: زبان فارسی. در این وضعیت، نقش فارسی و سایر زبان‌های موجود در ایران چگونه باید باشد؟ آیا استفاده از زبان فارسی لزوماً به نفع یک گروه قومی خاص تمام می‌شود؟ آیا روش دیگری برای سیاست‌گذاری این چند‌زبانگی  وجود دارد؟

پشتو یا دری؟ هویت ملی و رقابت زبانی در افغانستان

سالیانِ سال، فارسی دَری زبانِ محبوبِ میانجی میان هفت قومیت اصلی افغانستان بوده است. اما سیاست‌های حاکمانِ اغلب پشتون افغانستان در قرن بیستم بر این تمرکز داشته تا زبان پشتو را به جای دری، به جایگاه زبان میانجی ارتقاء دهند

جهان فارسی‌زبان: دورِ روزگار‌ان را چه شد؟

روزگارانی از سیبری تا سریلانکا، از لندن تا پکن، می‌شد ردو‌نشان زبان فارسی را به‌وضوح پی گرفت. فارسی چطور توانست به موقعیت یک زبانِ فراگیرِ میانجی دست یابد، موقعیتی که امروز از آن انگلیسی شده است؟ راز این گستردگی چه بود؟ و بعد چه بر سرش آمد و چرا افول کرد؟

عبری اسرائیلی: زیبای اصیل خفته یا تازه‌به‌دوران‌رسیده؟

روایت رسمی و باور عمومی در اسرائیل این است که زبان «عبری اسرائیلی» زبانی کهن است که بعد از قرن‌ها سکوت دوباره احیا شده است. اما اسناد تاریخی و پژوهش‌های زبان‌شناسی چنین دیدگاهی را تأیید نمی‌کنند. عبری مدرن زبانی است ترکیبی و نیمه‌مهندسی‌شده‌؛ حاصل پیوندِ عبری کهن با زبان‌های اروپایی

تدوین قانون اساسی

دکتر آنا فروشتوفر و دکتر الکساندر هادسن

تدوین قانون اساسی و هنر مدیریت توقعات

هنر مدیریت توقعات در روند تدوین یا بازنگری قانون اساسی بسیار مهم است. این روند در خلاء اتفاق نمی‌افتد؛ کشمکش نیروهای سیاسی، میراث تاریخی، و کشمکش‌های فرهنگی را باید به‌دقت به تعادل برسانیم تا بتوانیم از دام‌هایی که منجر به شکست می‌شوند، اجتناب کنیم

شکست کلی بهار عربی و موفقیت نسبی تونس

روند غیرمشارکتی تدوین قانون اساسی در مصر راه‌هایی برای رییس‌جمهور برای دست‌بردن در قوانین به نفع خود باقی گذاشت. اما در تونس، روند مشارکتی و شمولگرای تدوین قانون اساسی دست رییس‌جمهور را برای تمدید بی‌انتها و بی‌حساب دوران ریاست خود برای همیشه بست

اکثریت به‌ نفع اقلیت: تدوین مشارکتی قانون اساسی و محافظت از حقوق اقلیت

حکومت‌ها می‌دانند مشارکت مردمی برای مشروعیت‌بخشی به قوانین لازم است، پس آنها سراغ استفاده‌ی گزینشی از عناصر مشارکتی در روند تدوین قانون اساسی می‌روند تا هم مقاصد خود را در قانون اساسی بگنجانند و هم مشروعیت کسب کنند

ماهیت و دشواری‌های مجامع تدوین قانون اساسی

هدف مجمع قانون اساسی این است که متن این قانون را تهیه کند. اما چون ضرورت از نو نگاشتن قانون اساسی معمولاً ناشی از بحران و اختلافات عمیق سیاسی است، مجمع عملا وظیفه‌ی خطیر برقراری آشتی میان گروه‌های درگیر و تقویت وحدت ملی را دارد

داستان غم‌انگیز شکست بازنگری قانون اساسی در کنیا

در کنیا یک اراده جمعی و دموکراتیک به هدف اصلاح قانون اساسی شکل گرفت که دستاوردهای مدنی مهمی داشت. اما در نهایت شکست خورد، چون سیاستمداران رقیب برای تضعیف این اراده همدست شدند. اگر صاحبان قدرت میلی به پذیرش قانون جدید نداشته‌ باشند و رویکردهای فاسد پیشین را ترجیح دهند، احتمال شکست روند تدوین قانون بالا می‌رود

چندفرهنگ‌گرایی و حقوق اقلیت‌ها

دبیر مجموعه: دکتر میثم بادامچی

چندفرهنگی لیبرال: مدلی مناسب برای حکمرانی؟

مباحث فلسفه سیاسی و علوم سیاسی در سی‌سال گذشته بدان گرایش دارد که فدرالیسم چند‌ملیتی، یا حداقل انواعی ولو ضعیف از خودگردانی، را به عنوان بهترین ساختارهای سیاسی برای پذیرش تنوع ملیتی و قومیتی در چارچوب حقوق بشر و در نظام‌های دموکراتیک معرفی کند

وقتی اکثریت کمترین حقوق اقلیت را هم ندارد

هشتاد درصد جمعیت کشورهای عربی نظیر امارات، قطر، کویت و بحران شامل کارگران مهاجری هستند که از بدیهی‌ترین حقوق شهروندی نیز برخوردار نیستند. قوانین کار بر نابرابری عمیق قدرت بین جمعیت کارفرما و کارگران مهاجر بنا شده است که به نوعی تداعی کننده‌ی شیوه‌ای مدرن از برده‌داری است

توزیع ثروت در دولت‌های چندملیتی

برخی از بومیان کانادا معتقدند که فقدان درآمد مستقل و وابستگی مالی به حکومت فدرال مانع تحقق ظرفیت جوامع بومی برای خودگردانی شده است. از دید آنها خودمختاری سیاسی بدون خودمختاری مالی ممکن نیست

چطور عراق فدرال شد اما سودان تجزیه؟

سودان و عراق هر دو کشورهای پسااستعماری با پیشینه‌ی عثمانی هستند و هر دو از سه بخش کمابیش مجزا تشکیل شده‌اند. اما با وجود شباهت‌های کلیدی، قانون اساسی متفاوت، همسایگان متفاوت و تا حدی بافتار مذهبی متفاوت باعث شده فدرالیسم در این دو کشور سرنوشت‌ بسیار متفاوتی داشته باشد

حق و حقوق «هموطنان روس» در کشورهای شوروی سابق

سیاست رسمی روسیه در سال‌های اخیر در قبال روس‌زبانان کشورهای همسایه بر اساس دیدگاه «جهان روس» تعریف شده که نگاه فرهنگی و سرزمینی به هویت روسی را در هم می‌آمیزد و ابزاری برای مداخله در امور دیگر کشورها به دست می‌دهد.

زنان و تغییر قانون

دبیر مجموعه: دکتر سحر مرانلو

گردش فمینیستی در مطالعات تاریخی نظام حقوقی

هر فعالیتی در جهت اصلاح قانون از مطالعه تاریخ تغییر قوانین علیه زنان سود می‌برد، چون این تاریخ حقوقی است که نشان می‌دهد زنان برای دستیابی به حقوق برابر با چه چالش‌هایی مواجه بوده‌اند و چه رویکردهایی اتخاد کرده‌اند

برابری جنسیتی در پیشگاه قانون یعنی چه؟

برابری جنسیتی در پیشگاه قانون دقیقاً یعنی چه؟ آیا برابری قانونی به معنای تساوی همگان در برابر قانون است؟ یا برعکس، برای تحقق برابری اتفاقاً باید به جنسیت فرد توجه کرد و در برخی از موارد، قوانینی متفاوت برای زنان و مردان وضع کرد؟ آیا می‌توان با اتکاء بر آموزه‌های فمینیسم نظام حقوقی برابری ترتیب داد؟

آیا قانون جنسیت دارد؟

قانون ادعا می‌کند جامعه را برابر و عادلانه می‌بیند، اما استدلال‌های حقوقی قضات همواره تحت تاثیر گرایش‌ها و تعصبات آنها است. راه تحقق یک نظام حقوقی برابر آن است که بازیگران نظام حقوقی متنوع‌تر شوند و جا برای شیوه‌های مختلف استدلال حقوقی باز شود

سرنوشت تراژیک مدافع گمنام حقوق زنان

گوئینت بب، اولین زن فارغ‌التحصیل رشته‌ی حقوق از دانشگاه آکسفورد بود که در سال ۱۹۱۳ از جامعه‌ی وکلای انگلستان و ولز به‌ خاطر ممانعت از ورود زنان به حرفه‌ی وکالت شکایت کرد. چرا این زن گمنام مانده و نام او در تاریخ حقوق انگلستان نادیده گرفته شده است؟

قصه‌های پرغصه‌ی نخستین زنان وکیل

اولین وکلای زن جنسیت خود را نادیده گرفتند بلکه تنها با اتکا به صلاحیت حرفه‌ای در جامعه‌ی مردانه وکلا پذیرفته شوند. با این‌حال اکثر آنها برای ورود به این حرفه با دشواری‌های زیادی مواجه شدند و در بسیاری از موارد به دلایل مختلف از کار خود منع شدند‌ یا مجبور شدند تبعیض‌های آزاردهنده‌ای را تحمل کند

انتخابات در نظام‌های اقتدارگرا

دبیر مجموعه: امیرحسین مهدوی

چرا نظام‌های اقتدارگرا جان‌سخت هستند؟

نظام‌های هیبریدی وضعیتی در میانه‌ی اقتدارگرایی و دموکراسی دارند، اما ماجرای آنها به کنار‌ هم‌ قرارگرفتن نهادهای متعارض ختم نمی‌شود؛ بافت نامتجانس این نظام‌ها باعث کارکرد متفاوت نهادها در آنها می‌شود که با آنچه در نظام‌های دموکراتیک و اقتدارگرا سراغ داریم هم‌خوانی ندارد

نظام‌های هیبریدی: در میانه‌ی اقتدارگرایی و دموکراسی

بعضی کشورها در گذار به دموکراسی در تثبیت حکومتی دموکراتیک عاجز ماندند و برخی دیگر ظرفیت لازم برای استقرار اقتدارگرایی تمام‌عیار را نداشتند. در هر دو حالت، نظام‌های هیبریدی پدیدار شدند که در یک وضعیت خاکستری در میانه‌ی اقتدارگرایی و مردم‌سالاری به ثبات رسیدند

آیا شهروندان تحصیل‌کرده به ارتقاء دموکراسی کمک می‌کنند؟

بالارفتن سطح آموزش مردم الزاماً کمکی به پیشرفت دموکراسی و پایان‌دادن به اقتدارگرایی نمی‌کند. بسیاری از کشورها اتفاقاً با اتکاء به نیروی کار تحصیل‌کرده توسعه می‌یابند و به موفقیت‌های مختلفی دست پیدا می‌کنند، اما الزاما از شر حاکمان اقتدارگرا خلاص نمی‌شوند

انتخابات در زمانه اقتدارگرایی: پارادوکس پایدار

اگرچه رقابت در انتخابات‌های اقتدارگرا غالبا منصفانه نیست، اما نمایشی خواندن آنها هم با واقعیت انطباق ندارد. نفس برگزاری انتخابات تاثیری تدریجی بر کیفیت ادوار آتی انتخابات دارد. رقابت منظم موجب می شود که حاکم به درجاتی از پاسخگویی میل پیدا کند

کودتای خاموش علیه دموکراسی

زمانی کودتای نظامی اصلی‌ترین دشمن دموکراسی بود، اما امروزه دموکراسی‌ها بیش‌تر دچار زوال تدریجی می‌شوند؛ خشونت زوال شاید کم‌تر باشد، اما بحران‌های‌ برآمده از آن ساده‌تر نیستند.

جوانان و سیاست

دبیر مجموعه: دکتر آصف بیات

جوانان و سیاست: افراطی، پیشرو یا بی‌خیال؟

جوانان هویت‌های متکثری دارند و دنباله‌روی هیچ نوع سیاست به‌خصوصی نیستند؛ بلکه در برهه و شرایط مختلف دست به انواع و اقسام سیاست‌ورزی می‌زنند. اما وقتی دست به عمل سیاسی می‌زنند، اغلب ذوق و سلیقه و ابداعات جوانی را به کار می‌گیرند. آنان بدین طریق مهر جوانی را بر پیشانی مبارزات سیاسی حک می‌زنند و درگیری‌شان را به گونه‌ای نوآورانه ابراز می‌نمایند. 

چهره‌ مخدوش جوان عصیانگر

اغلب جامعه‌شناسان شکستن قواعد اجتماعی توسط جوانان را بر اساس مفاهیمی چون «بحران هویت»، «شکاف نسلی» و یا ناشی از استیصال و ناتوانی جوانان در رساندن پیام خود تحلیل می‌کنند. اتفاقا پیام جوانان واضح است. این «بزرگسالان» هستند که نمی‌خواهند پیام تخریب‌گری «جوانان» را بشنوند

جوان در مقام عامل انقلابی؟ کمی اغراق، کمی خوش‌بینی

قالب‌بندی قیام‌های جهانی اخیر در چارچوب شورش‌هایی به رهبری جوانان تبیین اساساً نادرستی است که نقش محوری طیف گسترده‌ای از بزرگسالان و سازمان‌های تحت رهبری بزرگسالان را نادیده می‌گیرد، و اعتراضاتی را که به طیف گسترده‌ای از سنین مختلف مربوط است، به جوانان تقلیل می‌دهد. درصد جمعیت جوان در جنبش‌های اخیر بین ۲۵ تا ۳۷ درصد بوده است

تغییر جهان با هر رسانه‌ای که لازم باشد

بسیاری از تحلیلگران عدم مشارکت جوانان در انتخابات را از عوامل بحران دموکراسی می‌دانند. اما بسیاری از جوانان و تشکل‌های سیاسی‌شان در آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که مؤثرترین راه برای فشار آوردن به حکومت از طریق اعمال قدرت گفتاری و بیانی، و از طریق آموزش و تغییرات فرهنگی است؛ و نه لزوماً از طریق صندوق رأی

برای آینده: مبارزه‌ی جوانان در جنبش دموکراسی‌خواه هنگ‌کنگ

نظریه‌های غربی کنشگری جوانان را در چهارچوب‌هایی چون «سیاستِ سبک زندگی» و «سیاست هویتی» بررسی می‌کنند. اما فعالیت سیاسی جوانان در بسیاری از نقاط جهان بر اساس «نبرد علیه موانع تاریخی» مانند فرهنگ‌های سیاسی ترس‌محور یا قوانین استعماری سرکوب‌کننده صورت می‌گیرد؛ پس باید با چهارچوبی متناسب با همین نوع مبارزه مورد تحقیق قرار گیرد.

نظامیان و اقتصاد

دبیر مجموعه: دکتر علیرضا اشراقی و دکتر رویا ایزدی

وقتی کمونیست‌های سابق کار اقتصادی می‌کنند

چرا نظامیان در کشورهایی نظیر چین، کوبا و ویتنام با نظام کمونیستی به سرمایه‌داری علاقه‌مند می‌شوند و حضوری پررنگ در اقتصاد پیدا می‌کنند. نطفه‌ی نیروی نظامی با فعالیت‌های عمرانی، مهندسی و اقتصادی از همان آغاز تشکیل نظام جدید بسته شده. همچنین با کاهش منابع، نظامیان برای تامین هزینه‌های نظامی به فعالیت اقتصادی رو می‌آورند

چرا نظامیان کاسب‌کار می‌شوند؟

نظامیان معمولاً در وضعیت‌ نزاع یا اضطرار اجازه‌ی فعالیت اقتصادی می‌یابند، و فرض بر این است که با بازگشت اوضاع به حالت عادی باید به پادگان‌ها برگردند. اما نظامیانی که از فعالیت اقتصادی سود می‌برند و به فساد ناشی از بی‌نظارت‌بودنش هم مبتلایند در تداوم‌یافتن وضعیت نزاع می‌کوشند

اشغال نظامی پس از آزادسازی اقتصادی

سیاست‌های آزادسازی اقتصادی ارتش‌های کشورهای خاورمیانه را وارد عرصه‌ای کرد که در آن با در‌دست‌داشتن امکاناتی انحصاری عملاً جای رقابت را برای بخش خصوصی تنگ کردند و در سطحی بی‌رقیب به فعالیت تجاری پرداختند. این فعالیت‌ها، و فساد همراه با آن، به‌خصوص در بهار عربی، هدف اعتراض جنبش‌های مردمی منطقه بود

کاسب‌کاران نظامی را چگونه باید شناخت؟

تحولات سیاسی مانند روند دموکراسی‌سازی در کشورهای آمریکای لاتین چه تأثیری بر فعالیت‌های اقتصادی نظامیان داشته است؟ چرا آزادسازی اقتصادی در کشورهایی فعالیت اقتصادی نظامیان را شتاب داد و در کشورهای دیگری مانع آن شد؟ سود نظامیان از فعالیت‌های اقتصادی‌شان دقیقاً در کجاست؟

سرمایه‌داری نظامی جدید و فراعوام‌گرایی هولناکش

نظامی‌ها وانمود می‌کنند که طرح‌های عظیم اقتصادی‌شان برای «مردم» و «ملّی» هستند، اما اکثریت عظیم «مردم» از این طرح‌ها سودی نمی‌برند. سرمایه‌داری جدید نظامی دیگر در قالب شکل‌های کلاسیک اقتصاد و بازار نئولیبرال عمل نمی‌کند و حتی دیگر در آن خبری از وعده‌ی آرمانشهر مصرفی نئولیبرال مبنی بر انتخاب آزاد و حقوق فردی هم نیست

نیروهای مسلح و اعتراضات مردمی

دبیر مجموعه: دکتر رویا ایزدی

انتظاری که معترضان از سربازان وظیفه دارند

احتمال اینکه فعالان به بسیج مردمی و راه‌اندازی کمپین‌های اعتراضی غیرمسلحانه علیه حکومت بپردازند در کشورهایی که نظام سربازگیری وظیفه دارند بیش‌تر از کشورهایی است که حکومت ارتش‌هایی با نیروهای داوطلب (که شغلشان نظامی‌گری است) در اختیار دارد

نظامیان و قیام‌های مردمی: کی سرکوب می‌کنند، کی سکوت، و کی حمایت؟

سه خطر اصلی‌ رهبران حکومت‌های اقتدارگرا و حتی بعضی از حکومت‌های دموکراتیک را تهدید می‌کنند: ارتش، نخبگان سیاسی نزدیک و خودی، ‌و توده‌ی مردم. ارتش احتمال دارد کودتا کند،‌ نخبه‌های سیاسی نزدیک به رهبران احتمال دارد علیه‌شان توطئه ‌کنند، و توده‌ی مردم احتمال دارد قیام کنند

بحرین، یمن و سوریه: الگوهای وفاداری و تمرد نظامیان

بررسی شیوه‌ی مواجهه‌ی نیروهای نظامی با قیام‌های مردمی در بحرین، یمن و سوریه به‌خوبی نشان می‌دهد که ارتش‌ها واحدهایی یکپارچه نیستند. فرماندهان و زیردستان منافع بسیار متفاوتی دارند که طی قیام‌های توده‌ای تضادشان آشکار می‌شود

یک بهار عربی و چند واکنش نظامی؛ چرا؟

رفتار متفاوت نیروهای نظامی در مواجهه با قیام‌های بهار عربی منجر به بحث‌هایی داغ و تحلیل‌هایی متناقض میان پژوهشگران علوم‌ سیاسی شده. چرا در کشورهایی با فرهنگ مشابه و ساختار استبدادی مشترک، الگوهای متنوعی از وفاداری یا تمرد نظامیان را شاهد بودیم؟

جامعه و سلامت روان

دبیر مجموعه: دکتر ارکیده بهروزان

«دِپ‌زدن»: مدیکالیزه‌کردن مشکلات نسل دهه‌شصت

روند رایج مدیکالیزه‌کردن در روانپزشکی شمشیری دولبه است: از سویی به شرایطی مانند اعتیاد بدون انگ و قضاوت نگاه می‌کند و با نگاهی انسانی از آن‌ها جرم‌زدایی می‌کند، از سوی دیگر مسئله‌ی خاصی مانند ترومای جنگ را که ریشه‌ی اجتماعی دارد، صرفا به یک موضوع پزشکی و غیراجتماعی فرو می‌کاهد

تروما به مثابه ابزار سیاسی دیکتاتوری

استبداد با برقرار کردن بی‌عدالتی ساختاری برای مردم «اضطراب تروماتیک مدام» پدید می‌آورد و مدام آنها را در معرض تهدید قرار می‌دهد تا از ترس توان هیچ حرکتی نداشته باشند. حس خیانت‌دیدگی در محیط مملو از فساد نظام‌مند بی‌حساب و کتاب افراد را دچار تروما می‌کند

مرگ تدریجی زیر سایه‌‌ مستدام نظام

حاکمیت سیاست‌هایی را پیاده می‌کند که از کیفیت زندگی و طول عمر مردم می‌کاهد، اما هرگز مسوولیت وضعیت پیش‌آمده را نمی‌پذیرد. نمی‌توانیم به اوضاع عمومی، شرایط نابسامان محیط کاری و اضطراب‌های روزمره توجه نکنیم و در عوض راجع به ضعف اراده، اشتها، غذا، سیگار، خرید و اعتیاد افراد حرف بزنیم

سیاست کتاب‌های خودیاری: حالِ بد تقصیر حکومت نیست!

ژانر خودیاری ریشه‌های سیاسی معضلات روانی را نادیده می‌گیرد، معضلات رایج را عادی و خصوصی می‌کند و فرد را مسوول آشوب‌های «خودساخته‌» و «بی‌دلیل» درونی‌اش می‌داند. خود فرد باید به داد خودش برسد و حال بد او ربطی به اوضاع سیاسی و اجتماعی ندارد

شاقول مردم‌‌سازی: سالم‌ها دست‌راست، بیمارها دست‌چپ

دسته‌بندی‌ آدم‌ها مطابق معیارهای علوم زیستی و انسانی چه تاثیری دارند و در عمل چه نقشی در ساختار قدرت و فهم و رابطه‌ی انسان‌ها با یکدیگر بازی می‌کنند؟ دسته‌بندی‌ها گاه می‌توانند هویت‌های جدید و نوعی از زیستن را خلق کنند که تابه‌‌حال وجود نداشته

جنبش و دموکراسی

دبیر مجموعه: دکتر محمدعلی کدیور

آیا جنبش مدنی لزوما خشونت‌پرهیز است؟

تصور رایج این است که جنبش‌های مدنی باید از هر نوع خشونت بری باشند. اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اعتراض‌های خشن غیرمسلحانه در گذارهای دموکراتیک رایج هستند و اتفاقا در کنار دیگر تاکتیک‌های غیرمسلحانه می‌توانند به موفقیت جنبش‌های اعتراضی کمک کنند

تحول عصیان در جهان: شکل و ماهیت جدید انقلاب‌های مدنی

میراث انقلاب‌ها چیست؟ انقلاب‌ها در یک قرن اخیر دچار چه تحولات مهمی شده‌اند؟ آیا باید در تعریف انقلاب‌ تجدیدنظر کرد؟ چه عواملی منجر به وقوع انقلاب‌ها می‌شوند، چه عواملی به موفقیت‌شان کمک می‌کنند؟ برای اولین‌بار به این پرسش‌ها با بررسی داده‌های تمامی حرکات انقلابی از سال ۱۹۰۰ میلادی تا کنون پاسخ داده شده است

اعتراض دیجیتال: کجا جواب می‌دهد و کجا خراب می‌کند

جنبش‌های دیجیتال می‌توانند زود دچار انجماد تاکتیکی شوند، ساختار تصمیم‌گیری ضعیفی دارند و همچنین فاقد رهبری سازمانی و رسمی هستند. ظرفیت‌ها و مهارت‌هایی که منجر به کسب محبوبیت آنلاین می‌شود لزوما مهارت‌هایی نیستند که لازمه‌ی رهبری کارآمد برای جنبش‌های اجتماعی هستند

دیالکتیک سرکوب و اعتراض: بازخوانی تجربه‌ کره جنوبی

تجربه‌ی کره‌جنوبی نکته‌ای مهم را گوشزد می‌کند: اثر سرکوب و خشونت دولتی بر اعتراضات را نمی‌توان تنها در افزایش و کاهش تعداد رخدادهای اعتراضی دید؛ جنبه‌های دیگر جنبش مانند تنوع کنشگران، تاکتیک‌ها، گفتمان‌ها، و ائتلافات نیز جنبه‌های مهمی از جنبش هستند که تحت تاثیر فضای سرکوب احتمال تغییر دارند

چهار راهی که اعتراض به دموکراسی می‌رسد

انواع گذارهای اعتراضی و جامعه‌محور را نمی‌توان لزوما در قالب اصلاح یا انقلاب قرار داد. مسیر اعتراضی به دموکراسی می‌تواند از راه‌های مختلفی بگذرد و نباید سناریوهای موجود سیاسی را به دوگانه‌ای کاذب تقلیل داد

عراق: جنگ و حافظه

دبیر مجموعه: دکتر حوراء الحسن

روشنفکران و ترویج فرهنگ خشونت

کلیت تولیدات ادبی در طول جنگ، به استثناء چند اثر، گفتار حکومت صدام را بازتاب می‌داد. این تولیدات خصلتی فرقه‌ای هم نداشت: از قضا نویسندگان حامی جنگ هم از سنیان بودند و هم از شیعیان. هر حیله‌ای برای گریز از نوشتن راجع به جنگ نهایتاً بی‌ثمر می‌ماند. یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان عراقی به بهای نوشتن مقالات مطبوعاتی در حمایت از جنگ توانست لااقل از نوشتن داستان در این‌ زمینه کناره جوید

«سرباز فراری»: قهرمان داستان‌های پس از جنگ

آثار ادبی‌ای که درباره‌ی «سربازان فراری» نوشته شد روایت‌های به حاشیه‌رانده‌شدی جنگ عراق با ایران را برجسته کردند، کسانی که از حافظه‌ی‌ جمعی و تاریخ ادبی عراق پاک شده‌ بودند. آثاری از این دست نوعی حافظه‌ی بدیل هستند که به قلم (یا درباره‌ی) کسانی نوشته شده که به‌طور معمول از گفتارهای عمومی دولت حذف می‌شدند.

اگر مادران طرفدار جنگ باشند، پس چه کسی مخالف است؟

با آغاز جنگ زنان بسیاری از حقوق خود را از دست دادند. حق سفر زنان بدون اجازه‌ی شوهر یا پدر پس‌ گرفته شد؛ زنان دیگر به لوازم جلوگیری از بارداری دسترسی نداشتند و به آنان گفته شد که وظیفه‌ی ملی‌شان این است که پنج فرزند برای جنگ به ارمغان آورند. حتی کاندوم غیرقانونی اعلام شد

زنان نویسنده و دستگاه تبلیغات بعث

تنها در سال آخر جنگ، وقتی که صدام قصد داشت افکار عمومی را برای صلح با ایران آماده کند بود که زنان مجال بازگویی روایت‌هایشان درباره‌ی فجایع جنگ را یافتند. این روایت‌ها وقتی اجازه‌ی انتشار پیدا کردند که حکومت آن‌ را در راستای برنامه‌های خود می‌دانست

زنان در طول جنگ: کار بیش‌، غم‌ بیش و تبعیض بیش‌تر

زنان در طول جنگ باید هم بار کار خانه را به دوش می‌کشیدند و هم جای خالی مردان را پر می‌کردند؛ در این سال‌ها می‌شد زنان را به‌ عنوان کارگر پمپ بنزین و راننده‌ی کامیون دید. زنانی که در نزدیک جبهه‌ها زندگی می‌کردند وضع به‌شدت دشواری داشتند: هم شاهد خراب‌شدن خانه‌شان در اثر آتش توپخانه‌ی ایران بودند و هم شاهد کشته‌شدن عزیزان و همسایگانشان

فمینیسم و دولت

دبیر مجموعه: دکتر نازنین شاه‌رکنی

بودجه‌‌ی دولتی آری، دخالت نه! تجربه‌ی جنبش ضد خشونت خانگی در ترکیه

تجربه‌ی زنان درگیر در جنبش خانه‌های امن در ترکیه به آن‌ها نشان داده است که نگهداری از این خانه‌ها مستلزم مسئولیت‌پذیری دولت است، زیرا بدون بودجه‌ی مستمر دولتی این پناهگاه‌ها مدام در معرض خطر تعطیلی قرار می‌گیرند